جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

ارسالی گداز فاریابی

ززهر خنده ی هر غنچه دل نگردد شاد

که زخم خنده ی دل زنده گی دهد بر باد

فراز آمدن نو زکهنه مضمون است

ززخم شکل شکن کهنه میشود نا شاد

کشش که وحدت او در نمو جهش زاید

تحولیست به هستی که زین شود آباد

شب است وروزجهانیست متضاد به هم

شوند ملزم هم ، هیچ یک نشد آزاد

جهان کهنه که هر روز نو شود از سر

ز عمر کاستنت عمر میشود ایزاد

در این تلاش که وحدت زافتراق بود

نخواسته خواستنش درتعاملش بنیاد

ببین که معنی وبودن گواه عالم بود

شرشتی ار نبود تازه کی شود ایجاد

به کیف وکم نه کم و نه زجزر ومد افزود

نوی زدام رهد همچو جوجه ی نوزاد

تصادفی نبود کر ضرورتی نشود

گرفت لذت شیرین ز تیشه اش فرهاد

نه پای سر شودارهر قدر بلند شود

سر است مهد تفکر که پا به او مرساد

هزار معنی نازک به صورت است نهان 

نه هر که غنچه بدید معنی گلش بگشاد

هزار پرده چوغنچه به هر پدیده پدید

که هر نفس نگشود تا نباشد استعداد

گداز فاریابی

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

یک وبسایت یا وبلاگ در WordPress.com بسازید

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: