جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

بمناسبت تسلیمی افغانستان به طالبان

از گماشتن و تحمیل طالبان بر مقدرات مردم افغانستان یک سال گذشت!

پس از تسلیم  دهی و گماشتن سرنوشت بیشتر از سی میلیون انسان  به طالبان در ماه آگوست ۲۰۲۲، درگیریهای مضحک و بازی های موش و پشک  که در طول این بیست سال  جریان داشت . ناگهان جای خود را به یک بحران فزایندۀ بشری و امور اجتماعی – سیاسی  داد. در نخستین روزها طالبان دست به اعمال سانسور و محدود نمودن آزادیهای نسبی و نقض حقوق زنان و آزادی رسانه‌ها را که یکی از مهم‌ترین دستاوردها و تلاش‌های رژیم دست نشانده امپریالیسم آمریکا جهت ترویج دموکراسی قلابی محسوب می شد و در اصل در خدمت تامین منافع استعماری آمریکا قرار داشت ، به عقب انداختند. بیشتر مکاتب  دخترانه مسدود شد و عوض آن مدارس دینی و مراکز خرافات ایجاد شد و زنان از کار در اکثر مشاغل دولتی و بسیاری از زمینه های اجتماعی و انکشافی دیگر منع شدند. طالبان خبرنگاران، نیروهای مترقی و آزادی خواه را لت و کوب و بازداشت کردند. بسیاری از رسانه ها فعالیت های نشراتی خود را یا متوقف کردند و یا به شدت کاهش دادند، تا حدی به این دلیل هم که بسیاری از خبر‌نگاران از کشور فرار کرده بودند. درکابینهٔ جدید طالبان بنابر سیاست زن ستیزی طالبان هیچ زنی حضور ندارد. تمام اعضای کابینه و کارمندان رژیم از وزیر گرفته تا مامور از صفوف خود طالبان برگزیده شده است . 

با وجود اینکه  رهبری طالبان ظاهراً عفو عمومی را اعلام نموده و زمینه فرار مصئون اعضای عالی رتبه ، وکلا پارلمان ، قلدران و مافیای قدرت را مساعد ساختند .اما در عمل در بسیاری از شهرها، طالبان اعضای سابق نیروهای حکومت پوشالی امنیتی، کارمندان عادی حکومت شر و فساد سابق ، اعضای خانوادهٔ آنها  و مردم عوام را  به بهانه های مختلف جستجو، تهدید و گاه بازداشت و اعدام کردند.

با صدور طالبان به کابل در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱،  طی یک برنامه استخباراتی افراد و اشخاصی که به نحوی از انحا با شبکه های استخباراتی بیرونی پیوند و ارتباط داشتند  توسط طیارات نظامی از افغانستان به جای های امن انتقال داده شدند . و هزاران فرد عادی به ویژه جوانان و نوجوانان تلاش کردند از کشور فرار کنند، اما ایجاد هرج و مرج و خشونت در میدان‌هوایی مانع از تخلیه بسیاری از افغان هایی شد که در معرض خطر بودند.

گماشتن طالبان، افغانستان را از بحران انسانی به سوی فاجعه انسانی  و نابودی کامل سوق داد و میلیون‌ها افغان به دلیل از دست دادن درآمد، کمبود پول نقد و افزایش هزینه‌های غذا ، ناامنی شدید غذایی و بیکاری روز افزون مواجه شدند . در چنین حالتی هرکس در تقلای نجات خود و فامیلش در یک حالتی کاملا اختناقی و موهوم بدون هیچ  گونه قیاس و گمانه زنی یا راه فرار پر از ذلت و نامعلوم را گرفتند که اکثراً در مسیر راه با جهان هستی وداع نموده و در دشت و بیابان ها  طمعه کلاغ ها و زاغ ها شدند یا در شاخه های کوه و کمر منبع غذایی برای حیوانات وحشی شدند یا در رودخانه ها و دریاچه ها خوراک نهنگ و ماهی ها شدند. 

و یا نظر به اعتقادات مذهبی  خود «خدا نگهدار و روزی رسان است» ،  در خانه نشسته منتظر کمک و رزق  هوائی از جانب خدا شدند ، در حالی که خوب می دانند که این کار امکان ندارد چون در طول سده ها است که خدا در این آزمون ناکام بوده و در نزد بشر روسیا و شرمنده است . به جای تعقل و تفکر جهت دریافت راه حل های چالش ها و بحران ها پنها بردن به موهومات و خرافات که در فرجام حاصلش جز تباهی و نابودی چیزی دیگر بوده نمیتواند. 

شش ماه قبل از گماشتن طالبان ، جنگ بین اوباشان شورای نظار و دیگر گروههای جنایتکار و وابسته به کشور های استعماری جهت کسب مقام و جایگاه  از یک طرف و از طرف دیگر شدت  انفجارات و عملیات انتحاری طالبان مزدور آمریکا و پاکستان باعث افزایش شدید تلفات غیرنظامیان در اثر بمب‌های دست‌ساز، هاوان‌ها و حملات هوایی  به ویژه در مناطق شیعه نشین شد. واز جانب دیگر  سازمان «سیا» پروژه رشد  و تقویت گروه های تبهکار و جنایتکار اسلامی شاخه خراسان شورای نظار، لطیف پدرام خائن و مزدور ایران ، گروه جنایتکار داعش را روی دست گرفت تا با حملاتی بر مدارس و مساجد که عمدتاً در مناطق  هزاره و شیعه نشین موقعیت دارد، انجام داده  و  زمینه را برای گماشتن دست پرورده های طالبی خود مساعد سازد .

قتل های فراقانونی، ناپدید کردن های اجباری، نقض قوانین جنگ سازمان ملل متحد گزارش داد که نیروهای طالبان مسئول نزدیک به ۴۰ درصد از کشته‌ها و جراحات غیرنظامیان در شش ماهه اول سال ۲۰۲۱ بوده‌اند، اگرچه مسئولیت بسیاری از حوادث را کسی بر عهده نگرفت. زنان و کودکان تقریباً نیمی از تلفات غیرنظامیان را تشکیل می دهند. حملات شاخهٔ خراسان داعش ، جبهه آزادی و شورای نظار  ،شامل ترور و شماری بمب گذاری مرگبار بود.

بسیاری از حملات جامعه شیعه هزاره افغانستان را هدف قرار دادند. در هشتم  می ، سه انفجار در مدرسه سیدالشهدا در کابل باعث کشته شدن حداقل ۸۵ غیر نظامی، از جمله ۴۲ دختر و ۲۸ زن، و زخمی شدن بیش از ۲۰۰ نفر شد که اکثریت قریب به اتفاق از جامعه هزاره بودند. مسئولیت این حمله را هم کسی بر عهده نگرفت اما این حمله در محله ای عمدتا هزاره نشین که شاخهٔ خراسان داعش به دستور حکومت ایران بارها آن را هدف قرار داده بود، روی داد. در ۸ اکتبر، یک بمب گذاری انتحاری در حین نماز جمعه در یک مسجد شیعیان در قندوز حداقل ۷۲ کشته و بیش از ۱۴۰ زخمی بر جای گذاشت. شاخهٔ خراسان داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت. در ۴ مارچ، مردان مسلح هفت کارگر هزاره را در یک کارخانه پلاستیک در جلال آباد به ضرب گلوله کشتند.

نیروهای طالبان در چندین ولایت دست کم ده ها تن از کارمندان سابق و پرسنل نیروهای حکومت قبلی را به قتل رساندند. پس از این‌ که طالبان در اواسط ماه جولای مالستان را در ولایت غزنی تحت کنترل خود درآوردند، دست کم ۱۹ پرسنل نیروهای حکومت قبلی را همراه با تعدادی از افراد ملکی در بازداشتگاه  خود کشتند. نیروهای در حال پیشروی طالبان پس از تصرف اسپین بولدک در ماه جولای، حداقل ۴۴ تن از نیروهای امنیتی سابق را در قندهار کشتند. همه تسلیم طالبان شده بودند. گزارش های موثقی از بازداشت و کشتار در سایر ولایات و نیز کابل وجود دارد.

هر چهار گروه طالبان ، شاخهٔ خراسان داعش، شورای نظار مقاومت مولی و جبهه آزادی قتل های هدفمند غیرنظامیان از جمله کارمندان از قشر متوسط و فقیر، خبرنگاران ، استادان و روشنفکران را مرتکب شده اند. در ۱۷ جنوری ۲۰۲۲، مردان مسلح ناشناس دو قاضی زن را که در دادگاه عالی دولت پوشالی افغانستان کار می کردند، به ضرب گلوله کشته و راننده آنها را زخمی کردند. شاخهٔ خراسان داعش مسئولیت کشتن ۹ واکسیناتور  فلج اطفال را در ننگرهار بین ماه مارچ و جون به عهده گرفت. در ۹ جون، افراد مسلح ۱۰ مین‌روب مشغول کار بشردوستانه را در بغلان کشتند. مسئولیت آن را شاخهٔ خراسان داعش بر عهده گرفت. در ماه آگوست، یک بمب گذاری انتحاری شاخهٔ خراسان داعش در فرودگاه کابل، ۱۷۰ غیرنظامی از جمله بسیاری از افغان ها را که سعی در فرار از کشور داشتند، کشت.

هم طالبان و هم داعیش؛ شورای نظار جبهه آزادی و جبهات ارتجاعی و امپریالیستی و وابسته به استخبارات منطقه و جهان  مسئول کشتار و زخمی کردن غیرنظامیان در حملات به وسیلهٔ هاوان و راکت هستند و تلفات غیرنظامیان در اثر حملات هوایی نیروهای دولتی سابق در نیمه اول سال ۲۰۲۱ در مقایسه با مدت مشابه در سال ۲۰۲۰ بیش از دو برابر شد. یک رویداد، در ۱۰ جنوری، یک حمله هوایی در نیمروز ۱۸ غیر نظامی از جمله هفت دختر، شش زن و چهار پسر را کشت. دو مرد غیرنظامی زخمی شدند.

به گفته شاهدان، در ۱۵ آگوست، همزمان با ورود طالبان به کابل، یک واحد نیروی ضربتی ریاست امنیت ملی دولت سابق، ۱۲ زندانی سابق را که به تازگی آزاد شده بودند، دستگیر و اعدام کردند.

در ۲۹ آگوست، ایالات متحده با یک هواپیمای بدون سرنشین به موتری که به سمت میدان هوایی کابل در حرکت بود با شلیک راکت از هوا به ضم اینکه  مواد منفجره را انتقال می‌دهد، حمله‌ای را انجام داد. این موتر در واقع توسط یک کارمند سازمان غیردولتی هدایت می شد که قرار بود به ایالات متحده منتقل شود. دو هفته بعد، وزارت دفاع ایالات متحده اعتراف کرد که این حمله یک «اشتباه غم انگیز» بوده است که ۱۰ غیر نظامی از جمله هفت کودک در آن کشته شدند و هیچ واکنشی در این زمینه شنیده نشد و داد خواهی و مبارزه  قهری صورت نگرفت و همه رویداد ها را با معذرت خواهی بسته کردند.  حتی ملل متحد  وابستگی خود را با دول امپریالیستی با سکوت مملو از شرمندگی و روسیاهی در این زمینه به نمایش گذاشت و از خود هیچ واکنشی نشان نداد. 

حقوق زنان و دختران

هفته‌ها پس از گماشتن  طالبان، مقامات طالبان جهت تطبیق برنامه ها و سیاست‌ها عصر باستان تاریخ گذشته طی صدور فرامین  از عالم غیب و امیری خیالی یک سلسله مقررات را اعلام کردند که به ویژه حقوق زنان و دختران را سلب کرده و آنها را وادار به پذیرفتن فرهنگ بدوی سازند . این اقدامات شامل محدود کردن شدید دسترسی به اشتغال ،  تحصیل ، ممنوع کردن حق تجمعات مسالمت آمیز، حجاب اجباری و… بود. طالبان همچنین زنان  و چهره های سرشناس ملی و نیروهای ملی و مترقی را جستجو کرده و آنها را از آزادی های مدنی و انسانی  محروم ساختند .  و قیودات بر رفت و آمد زنان وضع نموده حتی برآمدن از خانه هایشان بدون محرم را اجازه نداده اند.

طالبان گفته اند که از تحصیل دختران و زنان حمایت می کنند، اما در ۱۸ سپتامبر دستور بازگشایی مکاتب متوسطه را فقط برای پسران صادر کردند. برخی از مکاتب متوسطه دخترانه متعاقباً در چند ولایت بازگشایی شد، اما تا اکتوبر اکثریت قریب به اتفاق مکاتب بسته ماند. در ۲۹ آگوست، سرپرست وزارت تحصیلات عالی اعلام کرد که دختران و زنان می توانند به تحصیلات شان در دانشگاه‌ها ادامه دهند اما نمی توانند با پسران و مردان تحصیل کنند. فقدان معلمان زن، به ویژه در تحصیلات عالی، احتمالاً به این معنی است که این سیاست منجر به محرومیت عملی از دسترسی به تحصیل برای بسیاری از دختران و زنان خواهد شد.

زنانی که در صنف‌های بالاتر از صنف ششم به پسران درس می‌دادند یا مردانی که در صنف‌های مختلط در دانشگاه تدریس می‌کردند، در برخی از مناطق از کار اخراج شده‌اند، زیرا تدریس مردان دیگر مجاز نیست. در بسیاری از مناطق افغانستان، مقامات طالبان کارگران شاغل زن را در امور بشردوستانه ممنوع یا محدود کرده اند – اقدامی که احتمالاً دسترسی به مراقبت های صحی و کمک های بشردوستانه را بدتر می کند. طالبان همچنان تقریباً تمام کارمندان زن دولتی را اخراج کرده اند. در ماه سپتامبر، وزارت انکشاف دهات طالبان به مردان دستور داد که به کار خود بازگردند و گفت که بازگشت زنان به کار «به تعویق افتاده» تا زمانی که «مکانیسمی برای نحوه کار آنها» آماده کنند. در مواردی که زنان اجازه بازگشت به کار را پیدا کرده اند، با الزامات تفکیک جنسیتی در محل کار خود مواجه شده اند.

در ماه سپتامبر، طالبان وزارت امور زنان ( وزارت  امور زنان  از بدو تاسیس آن در زمان رژیم کودتای  ثور تا کنون یک وزارت سمبولیک و بدنام بوده که هیچ کار بنیادی را برای زنان جامعه ما انجام نداده است .) را حذف کردند و ساختمان آن را به عنوان «وزارت امر به معروف و نهی از منکر  که شباهت زیاد به دستگاه جاسوسی خاد و کام دارد ،را ایجاد نمود.» ایجاد این دستگاه مخوف و تغییر کاربری این دستگاه جهنمی که صلاحیت تحمیل قواعد و اعمال  بدون قید و شرط  چرندیات دینی و غیردینی را بر شهروندان دارد، از جمله این که زنان چگونه لباس بپوشند و چه زمانی  و چطور بدون همراهی یکی از اقوام مرد از خانه بیرون شوند. سرپناه هایی که برای زنان فراری از خشونت ایجاد شده بود، بسته شده و تعدادی از زنانی که در آنها زندگی می کردند به زندان های زنان منتقل شده اند.

به علاوه مقامات و مسئولان جنت و دوزخ  مانند رهبر چوپانشان دست به نکاح اجباری و تزویج زده هرکدام با زور تفنگ و تهدید جان ، دختران ماهروی و نوجوان را در اسارت  و بردگی جنسی خود قرار داده اند. 

آزادی رسانه، بیان و اجتماعات

اکثریت رسانه های تصویری و شنیداری در بیست سال گذشته از منابع استخباراتی  و دول امپریالیستی تمویل می شدند ، بنابراین در خدمت این منابع و تامین منافع آنها قرارداشتند. 

این رسانه‌های  مزد بگیر از ابتدای سال میلادی به ویژه از سوی طالبان تحت تهدید فزاینده‌ای قرار گرفتند. شاخهٔ خراسان داعش همچنین تعدادی حملات مرگبار علیه خبرنگاران انجام داد.

در ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، رحمت الله نیکزاد، رئیس اتحادیه خبرنگاران غزنی، هنگامی که از خانه خود به سمت یک مسجد محلی می رفت، هدف گلوله قرار گرفت که در نتیجه آن جان باخت. اگرچه طالبان مسئولیت را رد کرد اما نیکزاد قبلاً از سوی فرماندهان محلی طالبان تهدید شده بود.

شاخهٔ خراسان داعش مسئولیت کشتن ملاله میوند، مجری تلویزیون انعکاس نیوز در جلال آباد، همراه با راننده اش، طاهر خان را در ۱۰ دسمبر ۲۰۲۱ بر عهده گرفت. در دو حمله جداگانه در جلال آباد در ۲ مارچ ۲۰۲۱، مردان مسلح سه زن را به ضرب گلوله کشتند. آنها در انعکاس نیوز در بخش دوبله گزارش های خبری خارجی کار می کردند.

پس از ګماشتن طالبان، نزدیک به ۷۰ درصد از تمام رسانه های افغانستان بسته شدند و سایرین تحت تهدید و خودسانسوری فعالیت می کردند. در ماه سپتامبر، مقامات طالبان محدودیت‌های گسترده‌ای را بر رسانه‌ها و آزادی بیان اعمال کردندږ  که شامل ممنوعیت «توهین به ملا ها» و به دید طالبان آن گزارش‌هایی بود که می‌توانست «تاثیر منفی بر نگرش مردم» داشته باشد. نیروهای  طالبان در ۷ سپتامبر دو خبرنگار رسانه اطلاعات روز را بازداشت کرده و قبل از آزادی، آنها را در بازداشتگاه به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. این دو خبرنگار اعتراضات زنان در کابل را پوشش می دادند. طالبان پس از به دست گرفتن قدرت در کابل دست کم ۳۲ خبرنگار را بازداشت کرده اند.

از ۲ سپتامبر به بعد، زنان افغان تظاهراتی را در چندین شهر در اعتراض به سیاست‌های طالبان به خاطر نقض حقوق زنان برگزار کردند. در هرات، جنگجویان طالبان برای متفرق کردن جمعیت، تظاهرکنندگان را شلاق زدند و با شلیک سلاح، دو مرد را کشتند و حداقل هشت تن دیگر را زخمی کردند. طالبان متعاقباً تظاهراتی را که قبلاً از سوی وزارت عدلیه در کابل تأیید نشده بود، ممنوع کردند. با این وجود برخی اعتراضات ادامه یافت.

طالبان تمامی ازادی ها مدنی و اجتماعی را ممنوع و مکروه اعلام کردند هرګونه مخالفت با طالبان بغاوت پنداشته شده و محکوم به کیفر و اشد مجازات است . 

پاچه بلند های  شورای نظاری به فکر گذشته ننگین شان با حرکات لمپنانه با سرنوشت هزارها برادر پنجشیری ما بازی نمودند و تعداد زیادی را به کشتن دادند و هزارها فامیل دیگر را آواره و دربدر ساختند . همچنان در بلخاب طی توطئۀ طالبان دست به قتل عام زده ، هزاران فامیل را آواره در کوهها و دشت ها و خانه هایشان را ویران ساختند .  

نهاد های نام نهاد بین المللی  حقوق بشر و تحقیقات در مورد سوء استفاده ها

در ۲۷ سپتامبر، دادستان دیوان کیفری بین‌المللی، درخواستی را به قضات این دادگاه تسلیم کرد و خواستار دریافت مجوز برای از سرگیری تحقیقات در افغانستان پس از فروپاشی دولت سابق افغانستان شد. با این حال، دادستان کریم خان اظهار داشت که تحقیقات وی تنها بر جنایاتی متمرکز خواهد بود که گفته می شود توسط طالبان و دولت اسلامی انجام شده است و سایر جنبه های تحقیقات، یعنی جنایاتی که ادعا می شود توسط نیروهای دولت سابق افغانستان و ارتش ایالات متحده و پرسنل سیا انجام شده را در اولویت قرار نمی دهد چرا؟ این بار اول و آخر نیست که این نهاد های در تامین عدالت اجتماعی و حقوق بشری در کنار اشغالگران و نقیضان حقوق بشر ایستاده میشوند و روی جنایت شان خاک می پاشند.  چون  میدانند که ما مردمی نگون بخت و مسخ ساخته شدۀ استعمار و استثمار هستیم . 

کمبود و عدم فعال نیروی های سیاسی  انقلابی با پشتیبانی قشر و لایه های زحمتکشان ، کارگران و پیشه وران و …بنابر دلایل عدیده در این راستا ملی و انقلابی کاملاً مشهود و مبرهن است .

توده های عوام ، نخبگان سیاسی و روشنفکران ما  خود را ضعیف و ناتوان محسوس کرده و در توان خود بنابر محاسبات توهم زده و تفکرات ناقص  قومی ، مذهبی ، سمتی  و زبانی  از مبارزه طبقاتی اجتناب نموده اند و مبارزه طبقاتی مسلحانه را جهت نیل  به آزادی و عدالت اجتماعی نفی  کرده و با سازش و فروتنی در مقابل ظلم و استبداد سکوت مرگبار اختیار نموده ، که زمینه ساز جنایات گسترده تر و غیر مسئولانه تر دیگری میشود .

اکثریت سازمان های بین المللی در کنترل دول امپریالیستی  و برای تامین منافع آنها بنا یافته است. چشم امید بستن  به این نهاد ها وسازمان  ها جز خود فریبی و عوام فریبی  و در نهایت امر تسلیم شدن به بردگی  و غلامی  چیزی بیشتر از این توقع داشتن  یک خواب و خیال بیش بوده نمیتواند .    

در ۲۴ آگوست، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به درخواست مشترک افغانستان و سازمان کنفرانس اسلامی یک جلسه ویژه برگزار کرد، اما مذاکرات – به رهبری پاکستان به عنوان هماهنگ کننده سازمان کنفرانس اسلامی – نتوانست مکانیسم نظارتی جدیدی ایجاد کند. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در نشست عادی بعدی خود در ۷ اکتبر قطعنامه‌ای به رهبری اتحادیه اروپا برای تعیین گزارشگر ویژه در مورد افغانستان با حمایت کارشناسان از جمله در مورد «حقیقت یابی، طب عدلی و حقوق زنان و دختران» به تصویب رساند.

در ماه جون، شاهدان افغان در محاکمه افترا علیه روزنامه های استرالیایی که توسط افسر سابق استرالیا، بن رابرتز اسمیت به راه انداخته شده بود، به صورت آنلاین و ویدیویی شهادت دادند. در ۲۰۱۸، روزنامه های د ایج، سیدنی مورنینگ هرالد و کانبرا تایمز گزارش هایی از قتل غیر نظامیان و سایر سوء استفاده ها توسط واحدهای SAS (نیروهای ویژه استرالیا)‌ و خود رابرتز اسمیت منتشر کرده بودند. این سوء استفاده ها توسط بازرسان استرالیایی در حال بررسی است.

طوری که دیده می شود عملکرد این  سازمانها  و صدور قطعنامه های آنها مانند نوشتن روی یخ و گذاشتن در مقابل اشعه آفتاب هیچ کدام جنبه عملی و اجرایی نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت. 

بازیگران کلیدی بین المللی

در ۱۴ اپریل۲۰۲۱، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان را اعلام کرد. عقب نشینی سریع شامل طرح هایی برای تخلیه بسیاری از افغان‌هایی که برای نیروهای ایالات متحده و ناتو کار کرده اند یا برای برنامه‌هایی که توسط کشورهای کمک کننده حمایت می شود، طوری که اتفاق افتاد نبود. 

اما به دلایل متعدد این کشور ها و سازمانهای استخباراتی شان تصمیم ګرفتند که بطور عاجل و سریع این نیروی جوان ، آموزش دیده و آزموده شدۀ مکتب استعمار و اشغال را که  در طول بیست سال دوشادوش اشغالګران در ویرانی و جنایات شان سهم قابل ملاحظه ای داشتند با هزاران راز نهفته که می توان  به جرات مخزن اسرار و ارشیف جنایات اشغالګران نامید . به کشورها و پایگاه های نظامی خود منتقل سازند. 

کانادا، اتحادیه اروپا، بریتانیا، ایالات متحده و سایر کشورها چند صد هزار جوان افغان را که مستقیماً با آن دولت‌ها، نیروهای نظامی ، سازمان های استخباراتی یا سازمان‌های مورد حمایت آنها کار کرده بودند، تخلیه کردند. 

هزاران افغان دیگر که  وابستگی های سیاسی و استخباراتی  نداشتند – از جمله مدافعان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، خبر‌نگاران، و افراد لزبین، همجنس‌گرا، دوجنس‌گرا و ترنس‌جندر- بدون هیچ راهی برای خروج امن از کشور در خطر باقی ماندند. اگرچه اعضای اتحادیه اروپا تعدادی از افغان ها را تخلیه کردند، اما تا ماه نوامبر، هیچ یک تعهدی برای پذیرش پناهجویان بیشتر نپذیرفته اند. کشورهای عضو متعهد شدند یک میلیارد یورو کمک بشردوستانه ارائه کنند.

پس از تسلط طالبان، صندوق فدرال نیویورک دسترسی بانک مرکزی افغانستان به دارایی های دلاری این کشور را قطع کرد. صندوق بین المللی پول از دسترسی افغانستان به منابع مالی از جمله حق برداشت ویژه جلوگیری کرد. در ماه آگوست، کمک کنندگان پرداخت های صندوق امانت بازسازی افغانستان تحت مدیریت بانک جهانی را که قبلاً برای پرداخت معاشات کارمندان ملکی استفاده می شد، متوقف کردند و این باعث تسریع فروپاشی اقتصادی افغانستان شد.

در ماه سپتامبر، شورای امنیت سازمان ملل متحد مجوز تمدید شش ماهه هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) را صادر کرد. آینده این مأموریت، که از جمله موظف به ارتقای حقوق زنان و دختران افغان و نظارت، تحقیق و گزارش در مورد موارد نقض حقوق بشر است، نامشخص است. انتظار می رود آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، در اوایل سال ۲۰۲۲ توصیه هایی را در مورد آینده یوناما به شورا ارائه کند.

در طول مدت یکسال که گذشت امارت اسلامی طالبان به طور رسمی توسط هیچ کشور دیگری به رسمیت شناخته نشد، اما غیر رسمی و در خفا چین ، روسیه، پاکستان ، هند ، ناروی ، ایران ، کشور های عربی و… با طالبان در ارتباطات بده و بستان دیپلماتیک، سیاسی  و اقتصادی هستند. در ماه سپتامبر، اتحادیه اروپا پنج معیار را برای تعامل با طالبان تعیین کرد، 

وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا بر سر پنج پیش شرط برای مناسبات محدود با طالبان توافق نموده اند. بر اساس این توافق، «همکاری عملیاتی» با زمامداران جدید افغانستان بایست گام به گام به پیش برده شود، مشروط به این که طالبان حکومتی با شمولیت دیگر نیروهای سیاسی این کشور تشکیل بدهند و زمینه سفر را برای افرادی که می خواهند افغانستان را ترک کنند، مهیا بسازند.

در توافق وزیران خارجه اتحادیه اروپا آمده است که علاوه بر این، طالبان باید حقوق بشر، حاکمیت قانون، آزادی رسانه ها و رساندن کمک های بشری را تضمین نمایند و افغانستان نباید بار دیگر به پایگاه عملیاتی گروه های تروریستی بین المللی تبدیل گردد.                                                                    جوزپ بورل، مسئول امور خارجی اتحادیه اروپا پس از نشست وزرای خارجه این اتحادیه در سلوانیا به روز جمعه گفت: «ما مجبور خواهیم شد که با حکومت جدید در افغانستان وارد گفتگو شویم.»

در نشست گروه ۲۰ در ۲۳ سپتامبر، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین خواستار پایان همه تحریم های اقتصادی بر افغانستان شد و گفت که چین انتظار دارد که دولت طالبان در نهایت فراگیرتر شود و از طالبان  خواست تا «قاطعانه» با تروریسم بین المللی مبارزه کند.

در نوامبر، روسیه، ترکیه و ایران اعلام کردند که تا زمانی که طالبان یک دولت «فراگیر» را تشکیل ندهند، حکومت تحت رهبری طالبان را به رسمیت نمی شناسند. روسیه از نمایندگان طالبان برای گفتگوهای بین المللی درباره افغانستان در مسکو در ۲۰ اکتبر دعوت کرد.

در حالی که پاکستان از به رسمیت شناختن دولت طالبان خودداری کرده است، خواستار تعامل بیشتر بین المللی با طالبان شد و در عین حال از طالبان خواست تا یک دولت «فراگیر» تر ایجاد کنند.

در طول سال جاری ، وضعیت رو به وخامت افغانستان بارها توسط نهادهای ویژه سازمان ملل، و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل مورد بررسی قرار گرفت و هیچ اقدامی صورت نگرفت چون همه این سازمان ها در کنترل دول امپریالیستی است.

در پشت همه این سناریو ها دستان نامرئی بازیگران بزرگ  امپریالیستی قرار دارد ، که در عدم موجودیت اردوگاهی انقلابی ، اتحاد بین المللی نیروهای انقلابی و دولت های مستقل ملی و انقلابی بالای تقسیم منابع حیاتی جهان در بده وبستان های ننگین با ریختاندن خون میلیونها انسان و اشغال  کشور ها ی کمتر رشد یافته و عقب نگهداشته شده و برده سازی ساکنین آن در تقابل هم  یکه تازی نموده جهان را در آتش جنگ های غیر عادلانه و غارت گرانه به جهنم روی زمین مبدل نموده اند. افتضاح تداوم بیش از چهل سال اشغال و جنگ در افغانستان ، فلسطین ، عراق ، سوریه ، یمن ، اوکراین ، تایوان ، کشمیر ، میانمار ، سومالی و…همه و همه نمایانگر خلاء اردوگاهی انقلابی است. ایجاد این اردوگاه به تنهایی از عهده یک فرد یا یک سازمان و حزب انقلابی با مشکلات و موانع زیاد مواجه است ، اما ناممکن نیست . تا وقتی که این خلاء مرفوع ساخته نشود بفکر من هیچ نقطه  جهان امن و هیچ کشوری آزاد و مستقل نخواهد ماند.  

ایجاد مشغله های ذهنی جهت مصروف ساختن  و منحرف ساختن اذهان عامه هر چند گاهی به واسطه بازیگران بزرگ مطرح می شود. برای ایجاد این مشغله ها به مواد و مهره های سوخته نیازاست که بازیگران بزرگ از گله های حیوانات یا از اصطبل های استخباراتی خود قربانی را تعیین و بعداً  بطور بسیار ماهرانه فدائی اعمال شوم خود کنند . از گذشته های دور تاریخی این شیوه بازی مروج بوده و تاکنون ادامه  دارد  . اگر زیاد به گذشته دور نرویم  نمونه های بارز آن  را از قرن هجده  تا کنون  در پیکره رژیم ها و دولت  های شاهان  افغانستان  از دولت ابدالی گرفته تا امارت اسلامی  از احمد خان گرفته تا هیبت الله  از عبدالله گرفته تا الظواهری و ده ها مهره دیگر چون گاندی ، جمال ناصر ، یاسر عرفات ، ضیاالحق ، صدام ، معمر القذافی،  کرزی ، غنی ، سلیمانی ، زلنسکی و…بعد از انقضای تاریخ مصرف شان به زباله دانی تاریخ انداخته شدند. 

در صعود و نزول همه جنبش ها و نهضت های آزادی خواهانه  زحمتکشان و توده های بی بضاعت مردم طی یک قرن گذشته در بیشتر از نصف کره زمین در پنج قاره دنیا  سایه شوم و دستان آغشته بخون خلقهای زحمتکش جهان ، غارتگران ، استعمارگران و اشغالگران  امریکایی ، روسی، چینی و متحدین دنباله رو آنها قرار دارد . هیچگاه این ها در مقابل خیزش ها و حرکت های ملی و انقلابی که به سود شان نبوده ، سکوت نکرده با توطئه ها و مداخلات آشکار و پنهان از رشد و پیروزی این حرکت ها با سنگ اندازی جلوگیری نموده ، و این حرکت ها را در  نطفه خنثی ساخته یا به انحراف کشانده اند . 

به علاوه از فلسطین ، سرنوشت جنگ غیر عادلانه تحمیلی طی پنج دهه گذشته  و تداوم آن افغانستان  را به یکی از نمونه های بارز و زندۀ این جنایت که تمام بشریت شاهد آن هستند مبدل ساخته است . افغانستان مرکز آزمایش قدرت های استعماری و اشغالگران، مرکز آزمایش سلاح های کشتار جمعی ، آزمایشگاه مادر بمب ها ، ازمایشگاه راکت های استنگر زمین به هوا ، بزرگترین مرکز کشت و ترافیک مواد مخدر ، مرکز تربیه و صدور تروریست ، مرکزقاچاق و مافیای آدم  ، با فیصدی نزدیک به نود بیسوادی و ترویج بنیادگرایی اسلامی ،  زندان سرباز بدون کوچکترین رعایت حقوق بشری ، حقوق اطفال ، حقوق زن ، حقوق حیوانات و محیط زیست ، امنیت غذایی ، امنیت و مصونیت فردی و جمعی ، تضمین شغلی ، ازادی بیان ، ازادی دین ، آزادی انتخاب همسر آینده و دهها مشکل و محرومیت و سلب آزادی و حقوق انسانی . 

این هیولای های غارتگر در تطبیق پلانهای خود و تقسیم منابع طبیعی و منافع استراتژیک با هم  متحد و در عین حال در ستیز  و چانه زنی هستند ، با کمال بی شرمی و با خونسردی زایدالوصفی ، با الفاظ و جملات به ظاهر مهربانانه خود را دوستان مردم بی بضاعت و توده های عام مردم معرفی نموده . ابراز همدردی و حمایت از مردم میکنند . درحالیکه روزانه سناریوها و پروژه خود را یک به یک عملی می کنند و مردم عام را با ایجاد مشغله های ذهنی مصروف ساخته و به جان هم می اندازند . 

تشنجات سرحدی در غرب کشور ، معضل آب دریای هلمند ، خط فرضی دیورند ، دهلیز واخان ، پروژه تاپی ، تشدید تنش ها بین شیعه و سنی ، تشدید تنش ها بین اقوام ساکن در کشور ، مسدود ساختن مکاتب  و پوهنتون ها دختران و… همه نشان دهنده اتحاد و همسوی اشغاگران امپریالیستی میباشد .  بناً ، ما باید متحدان طبقاتی خود را در داخل و بیرون از مرزهای جغرافیای شناخته و به آنها در هر کجایی که هستند ملحق و متحد شویم .

به متحدان طبقاتی مان ملحق شویم ! 

شرکت در ا آکسیون ها  و گردهمایی ها در واقع وظیفه انقلابی هر فرد سوسیالیست / کمونیست می‌باشد ! به منظور   همکاری ، تبادل نظر ، تبادل تجربیات ، تبادل اخبار ، در جستجوی راه مشترک و امیدوار ایجاد  انترناسیونالیسم پرولتری و اردوگاهی انقلابی .

بحران ها در مناسبات موجود – سرمایه داری  تشدید میشوند .

بحران همان  نظام سرمایه داری ست . نظام سرمایه داری از یک بحران به بحران  دیگر تلو تلو میخورد اما ما سوسیالیست ها / کمونیست باید بدانیم چه می‌خواهیم و باید بدانیم  به کجا میرویم !

در مقابله با بحران های جنگ ، اقلیمی – محیط زیست ، گرانی ، فقر ، گرسنگی ، آوارگی ، بیکاری …‌ همگی حاصل نظام سرمایه داری جنایتکار و به منظور برپا داشتن یک نیروی مقاوم انترناسیونالیست به متحدان طبقاتی مان در هر کشوری که هستیم ، ملحق شویم !

زنده باد همبستگی جهانی زحمتکشان !

صمد

بیان دیدگاه