عشق میهن:

حب میهن باشد اول دل ز زر بر داشتن

آتشین عشقیست بهرش خواهی سر برداشتن 

کوش راه بهتری یابی به خدمت خلق را

علم باشد رهنما بهر هنر برداشتن

همت عالیست انرا سر سپارد بهر حق

بهر آزادی ره کوه وکمر بر داشتن

انقلاب دهر را آسان مگیر از روی طبع

دشمنانت را زره خواهی اگر برداشتن

شد قیام مردمی مواج چون سیل مهیب

کی تواند سد شود کس با تبر برداشتن

ناله ی جانسوز خواهی سینه خالی کن زکین

شیره سد ناله گردد از شکر برداشتن

همت مردانه خواهد راه آزادی کنون

بهر پاس آبرو راه خطر برداشتن

نیست در تشنیع ثمر بر یاوه از طرزسخن

جهل را قالو سلاما هست اصغر داشتن

از گداز دل ببستم عهدبا اندیشه ام

از خرد پرواز ها بابال وپر برداشتن

گداز فاریابی