در همه کشورها فقط یک ترافیک وجود دارد: پولیس ترافیک یا همان ترافیک جاده که وظایف و مکلفیت هایش از سوی حکومت ها رسمن مشخص و تعریف شده است. اما در شیرآباد که ویژگی های بی جوره و منحصر به فردی دارد، ما با انواع ترافیک های غیرمسئول و بدون مزدِ فردی و گروهی روبرو هستیم که کارشان خط و نشان کشیدن، تعیین تکلیف، فضولی، مداخله و صدور احکام و فتوا است:
۱- ترافیکِ دین: این ترافیک شباهت زیاد به پولیس مذهبی امربه معروف و نهی از منکر امارت اسلامی طالبان دارد، تنها تفاوتش غیررسمی و غیرمسئول بودنش است. این ترافیک در همه جا حضور فعال دارد. در حوزه خصوصی افراد سرک می کشد، عقاید و باورهای مردم را تفتیش میکند، حلال و حرام میکند، بالای ایمان مردم قضاوت میکند، به نحوهٔ دینداری و عبادات مردم کار دارد و حتا تعیین میکند کی باطل و گمراه و مرتد و بیدین و کافر است و کی نیست و…
ازین نوع ترافیک هرقدر دلتان بخواهد( از منبر مسجد گرفته تا دانشگاه تا کوچه و بازار هم در داخل و هم در خارج کشور) بویژه در فضای مجازی ماشاءالله به وفور یافت می شود.
۲- ترافیک زبان: این ترافیک ظاهرن زبان شناس است و تعیین میکند که کدام زبان اصالت دارد و خوب است و کدام زبان بد، مردم کدام واژه ها را در کجاها باید بکار ببرند و به کدام زبان باید صحبت کنند یا نه کنند.
۳- ترافیک هویت: این ترافیک تعیین کنندهٔ هویت ملی و قومی افراد است. اینکه مردمان کدام منطقه باید حتمن پشتون، تاجیک، هزاره یا اوزبیک و یا… باشند یا نباشند و خودشان را حتمن باید منسوب به ایل و قوم و تبار و قبیله و قوم مورد نظر این عالیجنابان بدانند یا ندانند.
۴- ترافیک حقوق: این نوع ترافیک برای همه اتباع کشور اعم از زن و مرد مقیم داخل و خارج مکلفیت های قانونی- اینکه چه کنند و چه نکنند- وضع میکند. از حق اعتراض و چگونگی مبارزه با بیعدالتی و استبداد و شیوه و روشهای آن گرفته تا حق انتخاب سبک و روش زندگی و حتا حق تعیین سرنوشت!
۵- ترافیک خانواده: این ترافیک بیشتر در نقش دایهٔ مهربان تر از مادر ظاهر می شود و کارش توصیه، ایراد، مداخله، انتقاد و غیبت از نحوه پوشش، سبک زندگی و مناسبات و روابط اجتماعی خانواده هاست. این ترافیک در تمامی ساحات زندگی خانواده ها از چگونگی روابط میان زن و شوهر گرفته تا مسایل حیاتی مربوط به فرزندان خانواده ها خودش را صاحب نظر می داند و در خصوصی ترین مسایل خانوادگی به خود حق ایراد و مداخله می دهد. فروپاشی اکثریت خانواده ها نتیجه و پیامد موقع دادن به این نوع ترافیک است.
البته ترافیک های دیگری هم داریم، بویژه ترافیک هایی که ماشاءالله کار ترافیک های ذکرشده در بالا را همزمان و خستگی ناپذیر پیش می برند.
حال با موجودیت و حضور گستردهٔ بالقوه و بالفعل این همه ترافیک که نقش منفی بازدارنده یا مانع را در ساحات گوناگون حیات اجتماعی ما ایفا می کنند، چگونه میشود به جلو حرکت کرد و کشتی شکستهٔ در گل نشستهٔ کشور را در میان اینهمه امواج توفنده به حرکت درآورد و به ساحل نجات رسانید؟!
RAZAQ RAHIMI
