جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

مکثی بر دین و باور های نورستانیان قدیم

درین روزها در جریان مطالعه در باره دین نورستانیان قدیم و شباهت و تفاوت با سایر ادیان مسائل زیادی را فهمیدم و خواستم برخی مسایل که برایم جالب بود با خواننده گان شریک سازم.

بعد از مطالعه و تحلیل یک مساله برایم روشن شد که همه ادیان با وجود تفاوت ها نکته مشترک دارند همانا اسطوره ها و نوع جهان بینی و تجربه انسانها از محیط اجتماعی و نگرش شان به طبیعت در ادوار مختلف تاریخی است. به نظرم شناخت ادیان بدون نگرش جامعه شناختی ممکن نیست، نگرش جامعه شناسانه به شما کمک می کند که دین و دیگر پدیده های تاریخی و اجتماعی را بهتر درک کنید . با مطالعه تکامل جوامع از دوره های ابتدای یعنی از جوامع گرد آوری و شکار تا عصر صنعت و فن آوری شما شاهد تغییرات در ادیان و باور ها نیز هستید. مثلا اکثر ادیان پارینه بشر چند خدایی اند و با مرور زمان ادیان وحدانیت به وجود می آیند و بالاخره با رشد علم شناخت جهان از مذهب به فلسفه و اثبات گرایی می رود که نقش ادیان را در شناخت طبیعت کمرنگ تر می سازد.

به گفته ای آنتونی گیدنز«:قانون مراحل سه گانه اگوست کنت مدعی است که تلاش بشر برای فهم جهان از سه مرحله تاریخ یعنی نخست مرحله الهیاتی، مرحله متافزیک یا فلسفی و بالاخره به مرحله اثباتی عبور کرده است.» در مرحله الهیاتی جامعه اندیشه های بشر تحت هدایت تصورات دینی بر این عقیده بود که جامعه جلوه از مشیت خداوند است. در مرحله متافیزیک در زمان رنسانس سیطره یافت جامعه بر اساس پدیده های طبیعی نگریسته می شد نه پدیده های ماورا طبیعی مرحله اثباتی که با اکتشافات و دست آورد های کوپرنیک گالیله و نیوتن آغاز می شد مشوق کار برد فنون برای مطالعه دنیای اجتماعی بود.

به این حساب ادیان در یک دوره تاریخی که انسان زندگی ابتدای داشت نقش بارز داشته و در نبود جهان بینی علمی مرجع پاسخ سوال های بشر درباره طبیعت و حوادث طبیعی بوده اند که بشر از دانستن علت های آن ناتوان بوده است و با ایجاد ادیان و خدایان متعدد به خود تلقین نموده که این خدایان هستند باعث چنین رخداد های می شوند.

مثلا اسطوره زیر بیانگر جهان بینی مردم قدیم نورستان در باره پیدایش جهان و نقش «ایمرا» خدای بزرگ شان است که سمیع الله تازه در کتاب ادبیات شفاهی نورستان چنین روایت می کند:

هزار سال بعد از خلقت زمین، مارا یا یمرا با خود گفت: به زمین می روم و با مردمان آن جا خویشی می کنم. در میان ابر های سرخ، سبز و آبی به زمین فرود آمده با دختر ی به نام «سوگا» که در دامان کوه در میان سبزه زار تنها نشسته بود، ازدواج کرد. از این ازدواج پسری به نام هیمندو به دنیا آمد.

مارا یا یمرا گفت: مخلوق من در هنگام پرستش نام مرا ،و درهنگام دعا اسم سوگا و هیمندو را یاد کنند.

مردم قریه شټوي پارون نورستان قدیم به ارتباط این کار خدای شان، شعری را سروده اند که در هنگام «مارا ناټ» یا رقص

یمرا، در معبد یمرا می سرودند.

ای یمرا ! تو کاینات را آفریدی

تو اول و آخر هستی

تومرگ نداری، پایند و باقی هستی

تو موجودات بشری و حیوانی را رزق می دهی

بزرگترین فخر ما این است که تو موجود پاک با ما خویشی کردی

دختری به نام سوگا از جنس ما را به همسری قبول نمودی.

،

مارا، یمرا، ایمرا، نام رب النوع برتر در نورستان قبل از اسلام بود.این نوع اسطوره ها در باره پیدایش جهان در ادیان دیگر هم با تفاوت هایی اندک به نظر می رسند. به نظر می رسد تفاوت بخاطر این است که انسان که در محیط مختلف و جغرافیای مختلف و ادوار مختلف تاریخی زندگی می نمودند و مطابق رشد جوامع و مناسبات تولید عقاید و باور هایشان متفاوت بوده و بیانگر دوره تاریخی است که آنها می زیستند. مثلا چند خداگرایی و توتمیسم را در جوامع ابتدایی شکار و گردآوری مثل نورستانیان قدیم می توان دید و عین ادیان در بین قبایل بدوی در غرب نیز دیده می شوند و ادیان وحدانیت و دیگر ادیان اخلاقی شرقی مثل بودیسم و کنفوسیوس در جوامع که با شهرنشینی و مدنیت همراه بودند دیده می شوند.

هدفم روشن نمودن این مساله است برخی ها در نوشته و تحقیق شان از رسوم و باور های نورستانیان قدیم نوعی اظهار تعجب می کنند و آنها را مستثنی و عجیب و غریب جلو میدهند، غافل از اینکه همه اقوام و ملت های امروزی در برهه از تاریخ با چنین باور ها و رسومی زندگی می نمودند ولی در اثر دگرگونی ها اجتماعی و شیوه های تولید و مناسبات تولید رسوم و آداب قدیمی شان با رسوم و باور ها و فرهنگ جدید مبدل گریده اند و مطالعه باورهای و فرهنگ نورستانیان قدیم بیانگر همین رشد جامعه را در مراحل مختلف تاریخی نشان می دهد و می تواند در درک بسیاری مسائل که امروزی راهگشا واقع گردند و مسیر تغییر جوامع انسانی در طول تاریخ را برایمان نشان دهند. یعنی اینکه دگرگونی افکار و باورها مربوط دگرگونی شیوه های تولید و بازتولید در جامعه است.

………………………………………………………………………….

نوت:تصویر از رقص خانم های کافرستانی (نورستانی) در سال 1891به رب النوع است در حالیکه مردها در حال یورش بر مسلمانان هستند. عکس از کتاب کافر های هندوکش نوشته سر جورج سکات رابرتسون کاپی شده است.

May be an image of 2 people

Noor Ahmad Jana

بیان دیدگاه