جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

این نفس ها از نفس افتاده…….

مشت بر در زن که خوابستان پریشان‌تر شود

صبحِ بیداری شود بیدار، با آن سر شود

یا که دل در سینه و اندیشه در سر بشکفد

یا ز پژواکش دو گوشِ خوابمرگان کر شود

مشت بر در زن که دربِ خامُشی‌ها بشکند

تا دهانِ تشنه‌ی فریاد، گویا‌تر شود

مشت هم بر سینه‌ی این آسمانِ مرده زن

تا ز خونِ عشق نظمش زندگی‌پرور شود

مشت بر خود زن که بیداری درونت خفته است

تا که خوابِ صبر در تو با سحر آخر شود

مشت بر بی قلبیِ دیواره‌ی دوران بزن

تا فرو ریزد دژِ در بندِ دنیا، در شود

این نفس‌ها از نفس افتاده، طوفان دَربکش

صورِ شورِ عشق انگیزان! که تا محشر شود

در خطوطِ پیچ‌پیچِ دستِ خود از نو نویس

سرنوشتی را که با خورشیدها همسر شود

ای تو، ای ققنوس، از خاکسترِ خود شاد باش

تا مبادا رنگ‌ها بهرِ تو زهرِ زر شود

قلبِ خود آموز تا هر ضربه اش گردد چراغ

تا به سوی آسمان، باران شده، اختر شود

جان، جان! از خامشی پرهیز کن ای مرغِ عشق

تا صدایت بال رویاند، سرودت پر شود

جنوری ۲۰۲۴

فاروق فارانی

بیان دیدگاه