جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

«نمی‌توانم ببینم که دخترم را طالبان ببرند»

روایت زنان؛

نويسنده: زیبا بلخی

به تنهایی در گوشه‌ای از تاق‌اش و در کنار پنجره نشسته است، هنگامی که سر صحبت را باز می‌کند، با دو دست خود صورت‌اش را می‌پوشاند: «خوب شد که بخیر گذشت و اتفاقی برایم نیافتاد.»

هنوز در شوک روزی به سر می‌برد که از دست نیروهای امر به معروف طالبان فرار کرد. زرغونه(مستعار) قبل از ظهر روز دوشنبه(۲۹جنوری) زمانی که با دو دوست دیگر خود به طرف انستیتوت می‌رفت، با ایست بارزسی طالبان مواجه شد.

پس از کشیدن نفس عمیق می‌گوید: «ساعت ۹بجه صبح بود، با دوست‌هایم پیاده پیاده می‌خواستیم تا ایستگاه موتر برویم و از آن‌جا به سمت انستیتیوت برویم تا به درس ناوقت نرسیم. در بین خود در حال صحبت کردن بودیم که ناگهان یک رنجر سفید در پهلوی ما توقف کرد، اصلا حس نکرده بودیم که این موتر مربوط امر به معروف می‌شود و به‌خاطر ما توقف کرده، بی‌اعتنا به مسیر خود ادامه دادیم.»

به گفته‌ی زرغونه، او و دوستانش فقط چند قدم دور شده بودند که زنی با چپن سیاه با صدای بلند به آن‌ها دستور توقف داد. آن‌ها خیلی زود فهمیدند که چه سرنوشتی در انتظار آن‌ها است. در حالی‌که به گفته‌ی زرغونه، آن روز هر سه نفر شان حجاب بلند سیاه و ماسک پوشیده بودند.

در جریانی که نیروهای امر به معروف طالبان در تلاش بازداشت یک دوست زرغونه بودند، او موفق شد فرار کند. او از دوست‌اش با نام مستعار نرگس یاد می‌کند: «در همان حالت تنها راهی که به ذهنم آمد، این بود که باید فرار بکنم، ولی از شدت ترس پاهایم یاری نمی‌کرد و سست شده بود.»

در بیش از دو ماه گذشته طالبان در چندین ولایت به بازداشت گسترده‌ی زنان به بهانه‌ی حجاب دست زده‌اند. براساس گزارش‌ها، بازداشت زنان با بدرفتاری و خشونت همراه بوده است. سازمان دیدبان حقوق بشر در گزارش سالانه‌ی خود گفته است که طالبان برخی از زنان را «هفته‌ها بدون اطلاع» بستگانشان در زندان نگه داشته‌اند و آن‌ها و اعضای خانواده‌‌ی شان را مورد«شکنجه» قرار داده‌اند.

هرچند در آن روز زرغونه موفق شد که از معرکه جان به در ببرد؛ اما این حادثه باعث شد که خانواده‌اش دیگر اجازه ندهند تا به انستیتوت برود: «چون دو زن که مربوط به نیروهای امر به معروف بودند، بیش‌تر از ما در تلاش گرفتن نرگس بودند، من و دوست دیگه‎‌ام تصمیم گرفتیم هرچی زودتر فرار بکنیم. با دل لرزان دویدیم، از پشت ما خیلی فریاد زدند که دخترهای بی‌حیا کجا می‌روید؛ اما توجهی نکردیم‌. تا چند قدم از پشت ما آمدند، ولی نمی‌دانم چرا دیگر باز پشت ما را رها کردند، چون خانه‌ی خاله‌ام زیاد دور نبود، زود خود را آن‌جا رساندیم و نجات پیدا کردیم.»

دستگیری زنان نگرانی شدیدی در میان خانواده‌ها ایجاد کرده است. پس از این روز، زرغونه هنوز جرآت نکرده تا از خانه بیرون شود: «مادرم برایم گفت که او روز خدا فضل کرد که تو را با خود نبردند، اگر نی من چی می‌کردم؟ چگونه با حرف‌های مردم کنار میامدم، چون مردم فکر می‌کنند که وقتی دختری را طالبان بردند، دیگر دختر خوب و پاک نیست و به چشم تحقیرآمیز به طرف‌اش می‌بینند. به همین خاطر مادرم گفت که بهتر است دیگر به انستیتیوت نروم و خانه باشم.»

زرغونه سال دوم دانشگاه بود که طالبان رفتن دختران به دانشگاه را ممنوع کردند. او که از دانشگاه بازمانده بود، تصمیم گرفت رشته‌ی قابلگی را در یک انستیتوت خصوصی بخواند. این دومین بار است که درس‌اش نیمه‌تمام می‌ماند: «حتا نمی‌توانم از خانه بیرون بروم، چون تاثیر همو اتفاق هنوز باقی مانده، هنوز ترس دارم از رفتن به بیرون که نشود طالب من را بازداشت بکند. از نرگس و دوست‌هایم خبر ندارم، فقط می‌دانم که پس از دو روز با پرداخت پول و ضمانت آزاد شد؛ اما خدا خبر دارد او بیچاره در چی حالت است.»

پیش از این سازمان عفو بین‌الملل در شبکه‌ی اجتماعی ایکس خود سرکوب و بازداشت خودسرانه‌ی زنان را یکی دیگر از تخلفات علیه حرکت و بیان آزادانه‌ی زنان در افغانستان دانسته و گفته بود که این روند سرکوب زنان باید فورا متوقف شود و بازداشت شدگان آزاد شوند.

ریچارد بنت، نماینده ویژه‌ی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در افغانستان نیز به تاریخ(۱۵جدی) سال جاری گفت که طالبان با بازداشت زنان، آزادی بیان آن‌ها را محدود کرده و سایر حقوق آن‌ها را به خطر انداخته‌اند.

مادر زرغونه با نام مستعار(شمسیه) نیز حاضر شده است با رسانه‌ی رخشانه صحبت کند. او می‌گوید، به خاطر ترس از بازداشت طالبان، دیگر به دخترش اجازه نداده که به انستیتوت برود. شمسیه که به‌شمول زرغونه سه دختر دارد می‌گوید، دختران دیگرش نیز با چنین محدودیت‌هایی رو به رو شده‌اند.

شمسیه می‌گوید: «وقتی زرغونه برایم زنگ زد و در مورد آن اتفاق گفت، باور بکنید هیچ نمی‌دانم چی قسم خود را پیشش رساندم. وقتی رسیدم، گریه می‌کرد و از دست ترس درست نمی‌توانست صحبت بکند. محکم بغلم کرد و از من می‌پرسید که مادر پشت دروازه خو منتظر من نیستند؟… به دخترهای دیگر خود هم گفتم که هر وقت چیزی نیاز داشتید، به خودم بگویید، من برای تان از بازار میاورم، ولی شما نروید، چون هرقدر حجاب درست بپوشین، باز سر این‌ها اعتبار نیست.»

شمسیه می‌گوید، می‌داند که این کار چقدر برای دخترانش سنگین تمام می‌شود؛ اما فکر می‌کند، این تنها کاری است که می‌تواند برای محافظت از آن‌ها انجام دهد: «می‌دانم دخترم حق‌اش است برود تحصیل بکند، ولی هیچ چیز به عزت و آبروی آدم نمی‌رسد. دخترم زیاد تشویش آینده‌ی خود را دارد؛ اما مجبور هستم. مه هم یک مادر هستم، نمی‌توانم ببینم که دخترم را طالبان ببرند.»

پس از به‌راه افتادن موج بازداشت‌های دختران و زنان توسط نیروهای طالبان، صدها دختر خانه‌نشین شده و خانواده‌های شان به‌خاطر حفظ آبروی خود، به آن‌ها اجازه نمی‌دهند تا از خانه بیرون بروند.

٣٠ دلو ١٤٠٢

No photo description available.

بیان دیدگاه