سفاح
امروز در اقصی نقاط جهان، زنان در اوضاعی بسر میبرند که خشونت، تجاوز، و هتک حرمت بر علیه آنان جزء آهنگ اجتماعی و اخلاقی اجتماعات آنهاست و آزادی زن برای جامعه مرد سالار و جامعه ستم کش زنان، هردو چون یک امر نا شناخته و بی معنی است. هنوز آزادی زن در میان حصار های حرمسرای شیخان عرب، و زندانهای فکری پاکستانیها و سائرین نفوذ نکرده است. روزانه هزران زن در و آسیا، افریقا و امریکای لاتین یا اختطاف شده و به فروش میرسند و یا به عناوین مختلفه توسط مقامات دولتی وابسته به متنفذان محلی بازداشت و به زندان های با اعمال ضد انسانی محکوم میشوند. که البته شرح کامل آن بسی غم انگیز بوده, و از دایرۀ این مختصر بیرون است.
و اما سانحۀ زن افغان، حکایتی ست غم انگیز، چندانکه صورت او را در زیر برقع پنهان ساخته اند، سیرت او را نیز به مسخره گرفته اند و او را در طبقه بندی اجتماعی حتی کمتر از دوم قرار میدهند.
جامعه مرد سالار که بنابر خصلت در آب لوث تبعیضات شنا میکند. زنان را از کلیه آزادیهای انسانی آنها محروم ساخته است، در این میان ستم رژیم وابسته، متحجر، ضد آزادی زنجیر دیگری ست که بر دست پای زن افغان بسته است. رسم فرتوت چند زنی که از بردگی به میراث مانده و با ساز و برگ مذهب مسلط آرایش یافته، زنان را در سطح اشیا و ملکیتهای شخصی مردان قرار داده است. سنت فرتوت به زنی گرفتن زن برادر مرده، پدر مرده و کاکا و مامای مرده از رسومی است که تا کنون در جامعه مردسالار ماحکمفرماست.
داستانهای حیات غم انگیز زن افغان امروز درهر گوشه دنیا بالا است. آنان سوختن را در یک آتش جانکاه بر ساختن با یک زندگی تلخ و خشونت آمیز دوامدار ترجیح میدهند.
دوستان عمق این سانحه اجتماعی تا بدانجاست که ضرورت مبارزه با آنرا بیشتر از پیش جزء رسالت ما میسازد.
از سوی دیگر عده آنانیکه در در چشم انداز جهانیان به امر آزادی زنان تن میدهند و به آن اعتراف میکنند ولیکن در خفا به انقیاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زنان دامن میزنند و با مخوفترین بازماندگان ارتجاعی ترین پدیده ها در کشورهایشان همنوا هستند، نیز کمتر از آنانی نیست که قبلاً به شرح کُنه نیات شان پرداختیم.
و از جانب دیگر سرمایه داری مالی جهانی نیز با تحمیل آهنگ اقتصادی استثماری بر تیره بختی زنان در کشورهای عقبمانده از کاروان رشد و رفاه اقتصادی افزوده است. شرایط زندگانی زنان در کارگاههای کارسرمایه داری وارداتی در کشورهای عقبمانده درست شبیه اوضاعی است که صدو پنجاه سال قبل زنان کارگاه های لباس دوزی در ایالات متحده امریکا را ودار کرد تا بر علیه کارفرمایان سیری ناپذیر خود بشورند.
اما با وصف این دشواریهای دامنگیر زنان و بخصوص در غربی که هنوز هم در یک عدم تساوی بین مرد و زن دست و پا میزند، زنان به دستاوردهای زیادی نایل شده اند, آنان از مرزهای آزادی رأی و آزادی بیان و بقیه آزادیها با رستگاری عبور کرده اند, و در بسیاری شؤن زندگانی اجتماعی با مردان سهیم هستند. از اینروست که از ماه مارچ چون ماه بین المللی زنان تجلیل بعمل میاورند. جشنی که در بسا کشورها بواسطه متعصبان محلی در همدستی با رژیمهای، ضدملی و استبدادی قدغن و ممنوع اعلام شده است. از اینرو روز جهانی زن روز همبستگی زنان جهان در یک جبهه مشترک دفاع از حقوق غصب شده آنان است، حقوق غصب شده زنان در نایجریا، سومالیا، در شرق میانه ودر قرا و قصبات افغانستان جنگ زده.
