جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

به مناسبت روزهمبستگی جهانی زنان

هشتم مارچ را گرامی بداریم

هشت مارچ، همان طوری که تاریخ آن نشان میدهد با حق رای برای زنان در یکی از دورترین نقاط جهان آغاز شد، اما برای زنان تحت ستم مردسلاری میتواند آغاز روز مقاومت در برابر هر گونه ظلم و ستم باشد.

صدو چهارده سال قبل جهان شاهد نخستین خیزش زنان برای رهایی بود. اما برای زنان افغان روز جهانی زن فرصتی ست که در آن باید به ارزیابی مجدد از شرایط خود، بر وضعیت مرد سالاری حاکم بر جامعه خود، به عملکرد رژیم زن ستیز و کشف نیروی خلاق شان نایل شوند. اولیتها را درکارزار اجتناب ناپذیر روبرو تشخیص کنند، شیوه های آزمون شده برای استخلاص از ستم را مورد آزمایش قرار دهند. زیرا انقلاب فقط از یک جرقه بر میخیزد.

درمرامنانه جما در باره زن امده است:

«با یک نظر گذرا به سیر حوادث و تحولات سیاسی چهار دهۀ اخیر و حتی قبل از آن، به آسانی در می یابیم که زنان افغان بار این مصائب را بیشتر از همه متحمل شده اند. رنج های بیکران زنان در طول این سالیان دراز جنگ از میزان قیاس و گمان فراتر میروند. بی خانمانی ، آوارگی و عزای از دست دادن عزیزان و جگرگوشه های شان، همه و همه مصائب وویرانگری جنگها ای هستند که مشتی خود فروخته و دلال سیاسی بر آنها تحمیل کرده اند. بعلاوه بنابر محاسبات دقیق ارتجاعی اربابان غرض ، زنان از سهمگیری در حیات سیاسی و اجتماعی محروم و به حاشیه رانده شدند و جایگاه سزاوار و نقش برازنده اجتماعی شان یکسره نادیده گرفته شد و در تحت فشار لایه های متعدد اجتماعی و ستم ناشی از آن، مجال تنفس آزاد و ادامه یک زندگی صلح آمیز از آنان سلب شد.

اکنون که از یک سو حاکمیت متناقض و متضاد با ارزش های تاریخی و فرهنگی این سرزمین در تبانی با سیستم های پوسیده وارداتی و وابسته سیاسی – اجتماعی مبتنی بر شیوه تولید و تفکر فئودالی با تمام نیرو به پدیده منحط وضد انسانی مردسالاری دامن زده است ، شلاق فرهنگ فرتوت و عقبمانده قبیله سالاری نیز پیکره زن افغان را آماج حملات پی در پی خود ساخته است و تفکرمذهب درقالب خرافات زنجیراسارت را بردست و پای زنان افغان تنیده است. زنان افغان در پشت حصار خانه ها به زندانیان بی گناه و محکوم با اعمال شاقه مبدل گشته اند.

بدیهی است که اثرات شوم این اوضاع بر روان اجتماعی، آن فضای مناسب سیاسی اجتماعی را که زنان در آن میتوانند به بالندگی منطقی دست یافته و در بستر تکامل اجتماعی نیروی خود را از قوه به فعل در آورده و تثبیت هویت کنند، کاملا از میان برداشته است. اما باید اذعان نمود که این اوضاع کاملا تازه نیست. این سانحه انسانی ازسده هایی است که ادامه دارد، وهرگاه از قضا و درمقاطع تاریخی معینی، نیم رمقی درکالبد بی رمق حیات سیاسی واجتماعی زنان دمیده است، همه جنبۀ صرفا نمایشی، تبلیغاتی و سمبولیک داشته، مظهر جایگاه استوار ورفیع آنان در جامعۀ نبوده است.»

هم اکنون بیش از ۳۸۰ میلیون زن و دختر در جهان در فقر شدید به سر میبرند، آنها که با کمتر از ۱.۹دالر در روز زندگی میکنند این رقم بیشتر از کل جمعیت ایالات متحده امریکاست. اگر روند فعلی ادامه یابد، تا سال ۲۰۳۰زنان و دختران بیشتری در فقر شدید در جنوب صحرای افریقا نسبت به امروز زندگی خواهند کرد. فقر از نظر جنسیتی خنثی نیست. در واقع، اکثریت فقرای جهان زن هستند. چرا؟ فقر به طور نامتناسبی بر زنان تأثیر میگذارد، زیرا آنها به اندازه مردان از فرصت تحصیل، کار یا داشتن دارایی برخورداری ندارند.

جهان هم اکنون در چنگال یک بحران گرسنگی بیسابقه و فزاینده است. تشنجها ، در گیریها، تغییرات آب و هوا فقیرترین اقشار جهان را تحت فشار شدید قرار داده است و در این میان زنان بیشتر از مردان با معضلۀ کمبود و نا ایمنی غذایی مواجه هستند، وبه این شکاف جنسیتی افزایش داده است. در جهان درسال ۲۰۲۲، تقریباً از هر ۴ زن، ۱ نفر نا ایمنی غذایی متوسط یا شدید را تجربه کرد. اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، حذف قوانین تبعیض آمیز برای زنان ممکن است ۲۸۶ سال دیگر طول بکشد. این وضع غیر قابل تحمل است. زنان باید بیش از پیش برای آوردن تغییرآماده شوند. اینکار از سازماندهی و وحدت فکروعمل آغاز میگردد.این امر انقلابی خواهان یک مبارزه گسترده و جهانی است.

واقعیتهای تکاندهنده دیگری در باره وضعیت نابرابری جنسی در جهان امروز وجود دارد. در واقع هیچ کشوری درجهان به برابر جنسیتی دست نیافته است . از زمان امضای «اهداف جهانی» در سال ۲۰۱۵ فقط بیشرفت ناچیزی در زمینه برابری جنسیتی حاصل شده است. یک سوم کشورها از آن زمان تا کنون هیچ پیشرفتی نداشته اند و از این میان ۱۸ کشور شاهد تشدید نابرابری جنسیتی بوده اند که افغانستان در شمار نخستینها در این لست قرار دارد. به این معنی که بدترین کشورها برای برابری جنسیتی در سال ۲۰۲۲، افغانستان، سودان، یمن و چاد بودند. در حالی که در افغانستان، طالبان زنان را از تحصیل منع کرده اند، در ایران، زنان و دختران در مرکز یک خیزش سراسری قرار گرفتند و خواستار پایان دادن به الزامات حجابی و خود جمهوری اسلامی هستند.

مبارزات زنان کردستان و سایر زنان در شرق میانه در برابر رژیم های ستمکارشان الهام بخش مبارزات زنان افغان برای آزادی است. طالبان در مقایسه با رژیم های مطلق العنان دیگر جهان که همه منکران آزادی زنان هستند ، حبابی به روی آب بیش نیستند . بنابراین هرگاه رژیم بنابر خصلت وعوامل درونی تا کنون ازهم نپاشیده است، مبارزات دوامدارزنان افغان بر علیه قیودات رژیم ازعوامل فروپاشی آن خواهد بود . خشونت روز افزون طالب در برابر اعتراضات روز افزون زنان خود نمایانگراین حقیقت است. بیم طالب اززنان به مراتب بالا ترازبیم او هر نیرویی دیگری است که در حال حاضر مقدمات سقوط رژیم او را در برنامه کاری خود گنجانیده است.

تظاهرات ۸ مارچ ۱۸۵۷ نیویارک و قیام کارگران نساجی پتروگراد در ۱۹۱۷، نمونه هائی از همبستگی زنان بود . آنها به نسلهای بعد خود آموختند که اولین گام برای پیروزی ، همبستگی است . در کارزار آزادی زنان با یکدیگر و با همه نیروهای مترقی و پیشگام در یک مبارزه بی امان متحد میشوند. اینکار با اعتصاب کردن و با پس گرفتن آنچه مال آنهاست آغاز میشود.

زنده باد روز جهانی همبستگی زنان

مستحکم و پایدار باد مبارزات زنان

آینده اجتماع در دست زنان است

زنده و تابنده باد جنبش زنان قهرمان افغانستان

کمیته فرهنگی : جبهه مردم افغانستان «جما»

ششم مارچ2024

بیان دیدگاه