عنوان مقاله ای ست از النا کارایوا در «ریا نووستی». کارایوا در این مقاله به اظهارات نخست وزیر هنگری وکتور اوربان در مورد تلاشهای گروههای کاری که هم اکنون برای آماده شدن برای «مشارکت در درگیری با روسیه» هستنداشاره میکند. به گفته کارایوا، اگرچه اوربان در انتخاب کلمات محتاط بود، اما این واقعیت که تهدید از یک فرضیه احتمالی به یک واقعیت تبدیل شده است وجود دارد و (از اینرو) هیچ شکی در گفته های او (اوربان) وجود ندارد.
کارایوا در این مقاله ادامه میدهد: «ما در طول این سی سال که شاهد پیشروی ناتو به سمت مرزهایمان، حتی به اندازه یک اینچ یا یک کیلومتر بودیم، بر این باور بودیم که هنوزهم ذرهای عقلانیت در سر تصمیمگیرندگان آن سوی جبهه باقی مانده است. اما گویا عقل کل بروکسل، چه ناتو و چه اتحادیه اروپا، کاملاً از دست رفته است. و به همراه آن، قوای عاقلهی آنها نیز نابود شده است. موانع بازدارنده دیگر کارائی ندارند… از آن سوی اقیانوس اطلس (امریکا)، شاهد کینه توزیهای آمیخته با تحقیر هستیم. از نیویارک به طور گسترده مینویسند که «آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، اروپا را شوکه کرد و آن را از حالت رضایت و اطمینان از خود خارج کرد.» گوئی میخواهند بگویند که ما به شما گفتیم و به شما هشدار دادیم که «خرس روسی را نمیتوان اهلی کرد»، حالا با این واقعیت زندگی کنید، یا بهتر بگوئیم، بمیرید، و ما نظاره گر خواهیم بود. قابل یادآوری ست کسانی که هشدار میدادند، همانهائی هستند که حاضرند بدون کوچکترین تردید، اتحاد سراسری اروپا را برای منافع استراتژیک خود قربان کنند. یک حیوان درنده جیوپولیتیکی همیشه یک حیوان درنده باقی میماند، حتی اگر در مقطعی از زمان برای رسیدن به اهداف تاکتیکیش به یک گیاهخوار جیوپولیتیکی تبدیل شود… تا زمانی که گروههای کاری (ناتو) مشغول به کار هستند، کارخانههای نظامی، هرچند با اکراه، به تولید (سلاح) ادامه میدهند، تا زمانی که غبار از شعار «توپ به جای قیماق» پاک نشده است، میتوان آرامش (نسبی) داشت و غذای خود را (باآرامی) تمام کرد. اما این آرامش به محض اینکه کسی بگوید یا حتی تلویحاً اشاره کند که «اروپا اکنون به جنگ روسیه میرود»، مانند باد از بین خواهد رفت. میلیتاریسم پنهان نخبگان آشکار خواهد شد و سیاست کشتیهای توپ دار جاگزین خواهد شد.
رهبری روسیه بارها گفته است که نخبگان غرب، به ویژه اتحادیه سراسری اروپا، با روسیه خصومت دارند، نه خود اروپاییها. آیا این سخنان گاهی شنیده شد؟ البته که نه. حکام جهان و جامعه سراسری اروپا. هر دو فراموش کردهاند که درگیری نظامی برای اروپا در طول قرنهای گذشته به پایان بدی منجر شده است…فراموشی فقط با شکست جدید قابل درمان است. و اگر دعوا – نه توسط ما (اروپایی ها) اما علیه ما – قبلاً در دستور کار گنجانیده شده و به زودی ممکن است شروع شود، ما به این چالش پاسخ خواهیم داد. ما میتوانیم به گروههای کاری (اعضای ناتو) که در حال برنامه ریزی برای «مشارکت در درگیری با روسیه» هستند، توصیه کنیم که طرحی برای تخلیه اروپا را پس از دریافت پاسخ متقارن یا نامتقارن روسیه در دستور کار خود نیز بگنجانند. امیدواریم این امر شور و شوق میلیتاریسم ضد روسی را فروکش کند. همانطور که قرنها پیش اتفاق افتاد، این بار نیز اتفاق خواهد افتاد. در مورد قابلیتهای مجتمع نظامی-صنعتی اروپا تردیدهای فراوان وجود دارد، همچنین در مورد قابلیتها نظامی امریکا که اروپا را به جنگ میکشاند. اما دیگر هیچ شکی در مورد انرژی و توانایی روسیه در دفاع از منافع خود، و همچنین شجاعت روسها وجود ندارد. اما سؤال عمده این است که، آیا مردم اروپا آماده جنگ هستند؟ جوانان در اروپا با اندکترین فشار دیپریشن میگیرند، آیا جوانان اروپا آن روحیه و توانایی سربازان اروپا، مخصوصاً آلمان در جنگ دوم جهانی در برابر شوروی را دارند؟»
پخش و تکثیر کمیته فرهنگی جما

