سخنی پیرامون شبکه ی استخباراتی (آی.اس.آی) در پاکستان
پیکارپامیر
درصفحۀ (۸۲ و۸۳) کتاب «نقش پاکستان درتراژیدی خونین افغانستان» جلد اول – تألیف صاحب این قلم، چنین میخوانیم : « … ارتش پاکستان ارگان خطرناک، پُرقدرت وهمه کارۀ دیگری در درون تشکیلات خود دارد که آن عبارت از شبکۀ استخبارات عسکری بنام آی.اس.آی میباشد که با آګاهی ازهمه گونه اسرارمالی، سیاسی، نظامی، امورخارجی وحتا مسایل شخصی و خصوصی شهروندان و با برخورداری از بودجۀ سرسام آور و اختیارات نا محدود، دررأس همه کس و همه چیز قراردارد. شبکۀ مذکور، درسالهای اخیر، بخصوص درسالهای جهاد مردم افغانستان علیه نیروهای روسی، با برقراری روابط تنگاتنگ با شبکه های استخباراتی (سی.آی.ای)، (انتلجنس سرویس انگلستان)، (موساد) اسراییل، (المخابرات العامۀ) عربستان سعودی غرض جلب همکاریهای مالی و تخنیکی آنان و آموزشهای خاص فنی جاسوسی، چنان وسعت یافت که فعالیتهای خود را علاوه ازدرون پاکستان، تا درون کشورهای منطقه و ازجمله، افغانستان نیز گسترش داده است. در رأس این شبکۀ جهنمی، همیشه یکی ازجنرالان نزدیک به هرم قدرت سه گانه (نیروهای زمینی، بحری و هوایی) پاکستان تکیه زده است. این تشکیلات استخباراتی به ویژه ظرف سه دهۀ اخیر و درقبال مصیبت های خونبارمردم افغانستان، تخریبها، مداخله ها، وتجاوزهای دامنه داری علیه منافع ملی مردم افغانستان انجام داده و هنوزهم در این زمینه فعال مایشا میباشد. گفتنی است که کار این شبکه تنها جمع آوری اطلاعات به منظور «سلامتی پاکستان» نیست، بلکه قاچاق مواد مخدر از منطقه بخارج، برنامه ریزی های اقتصادی به نفع نظامیان، به راه اندازی فعالیتهای تروریستی، پرورش عناصرخرابکار و دخالتهای خصمانه و تخریب کارانه در امور سایر کشورها نیز میباشد. منسوبین آی.اس.آی و درمجموع، دستگاه ارتش پاکستان، علاوه ازپیشبرد امورنظامی، نقش عمده ای را درنظام اقتصادی کشورنیز بعهده گرفته اند. به همین سلسله، دربخشهای مهم تولیدی و تجارت بنام های مختلف مثلاً، بنیاد فوجی، صندوق رفاه ارتش، بنیادشاهین، بنیاد بحریه و امثالهم درسکتورهای شکر، انرژی، کود کمیاوی، حبوبات، سمنت، برنج، پرورش اسپ، شرکت های هوایی، بانکداری، ساختمانی، حمل و نقل، جمع آوری عوارض شاهراه ها، مخابرات و غیره سرمایه گزاری نموده اند که این سرمایه گزاریها بالغ بر ملیارد ها دالرمیگردد.»
به همین ارتباط، یکی ازتحلیلگران پاکستانی بنام « ام. الیاس خان» بتاریخ ۲۶ ماه نوامبر سال ۲۰۱۶م ازقول عایشه صدیقه روزنامه نگارمشهورآن کشور درسایت فارسی (بی بی سی) نوشت: «قدرت و نفوذ مالی قابل توجه ارتش به این معنی است که پاسخگو دربرابرهیچ کس نیست. درسال ۲۰۰۷م اقتصاد تحت کنترول ارتش، حدود ۲۰ ملیارد دالر تخمین زده شده بود که عمدتاً از طریق شاخه های رفاه عموم این نهاد تأمین میشود که امپراتوری وسیعی شامل فعالیتهای صنعتی، خدمات، املاک و خرده فروشی را شامل میشود.»
دربخش پرورش تروریستها درخاک پاکستان باید گفت که هیچ شبکه ی مسلح تروریستی که منافع نظامیان آن کشور را لطمه بزند، ازنظرافسران و کارکنان تربیت شده ی (آی.اس.آی) دور مانده نمیتواند. یا بعباره ی دیگر، هرتشکیل یا سازمان مسلح که درقلمرو پاکستان نفس میکشد، تا با دستگاه عریض و طویل استخبارات نظامی آن کشور پیوند نداشته باشد، نمیتواند دست به فعالیتهای آزادانه بزند.
شبکه ی (آی.اس.آی) که ازسال ۱۹۷۹میلادی به بعد، ازسوی ابرقدرت های جهان و منابع جاسوسی آن کشورها، ازنظرتشکیل، تسلیح، تئوری و تاکتیکهای جاسوسی به حد اعلا تقویت گردید، موفق شد درسالهای پسین، شاخکهای خرابکارخویش را تا درون دولت و نهادهای اجتماعی، فرهنگی و نظامی افغانستان گسترش دهد.
«شبکۀ اطلاع رسانی افغانستان» در یک گزارش ماه میزان سال ۱۳۸۸ خورشیدی خویش ازقول عبدالرحیم وردک وزیردفاع رژیم حامد کرزی نوشت که «هزاران تن از نیرو های خارجی وارد افغانستان شده اند تا طالبان را تقویت کنند. . . حدود چهار هزار نیروی خارجی از کشورهای مختلف از جمله آفریقای شمالی و پاکستان به نیرو های طالبان و القاعده {در} افغانستان پیوسته ودراین کشور عملیات های مسلحانه انجام میدهند…»
شبکۀ اطلاع رسانی افغانستان همچنان از قول روزنامۀ «گلوبل اندمیل»کانادا نوشت که: «مولوی نورمحمد یکتن از رهبرانِ حزبِ جمعیت العلمای اسلام وحامی آشکارِ طالبان در کویته میگوید؛ از بسکه تعدادِ مدارسِ تحت اداره ی این حزب زیاد است، او رقمِ دقیقِ آنرا فراموش کرده است . .. تعداد مدارس تحت اداره حزب ما اکنون به هزار ها میرسد و حدود چهارصد الی پنجصد باب آن تنها در کویته موقعیت دارد. . . » (۱۰۳)
اسمای یکتعداد دیگری ازمدارس وتشکلاتِ مذهبی- تروریستی پاکستان و موقعیت های آنها درقلمرو پاکستان از اینقرار است:
جامعه الزهرا ( برای خواتین) و جامعۀ اهل حدیث.
دارالعلوم کورنگی در کراچی.
مدرسۀ عربیه درکراچی.
مدرسۀ احسان العلوم در کراچی.
جامعۀ دارالخیر در کراچی.
مدرسۀ دارالعافیه در کراچی.
جامعۀ بنوریه درکراچی.
جامعۀ ابی بکرالسلامیه درکراچی.
جامعۀ فاروقیه درکراچی.
جامعۀ اشرفیه در پشاور.
جامعۀ نعیمیه در لاهور.
خیرالمدرس در ملتان.
دارالعلوم در ملتان.
دارالعلوم حقاینه در اکوره ختک.
جامعۀ اسلامیه در بهاولپور.
مرکز تعلیمات اسلامی.
مدرسۀ عربیه.
مظهرالعلوم.
مدرسۀ البنات.
جامعۀ خاروقیه.
دارالعلم امجدیه درکراچی.
المنتظر در لاهور (مربوط اهل تشیع).
جامعۀ اهل بیت دراسلام آباد ( مربوط اهل تشیع).
مدرسۀ مومن.
مدرسۀ آیت الله حکیم در راولپندی ( مربوط اهل تشیع).
مدرسۀ مشاع العلوم در حیدر آباد.
مدرسۀ امام صادق در کویته ( مربوط اهل تشیع).
مدرسۀ تحفظ القرآن درکراچی.
مدرسۀ تعمیل القرآن درکراچی.
تحریک جعفریه در راولپندی.
حرکت المجاهدین بهاول پور در پنجاب.
مدرسۀ نظامیۀ بهاول پور در پنجاب.
جامعۀ محمودیه تجدید القرآن در لاهور.
تحریک جعفریه در ملتان.
امام بارگاه تحریک جعفریۀ پاکستان در سرگودها.
نعمت العلوم اسلامیه در فیصل آباد.
خلافت راشده در فیصل آباد.
حرکت الانصار در فیصل آباد.
مسجد صدیقیه مربوط سپاه صحابه در لاهور.
سپاه صحابه در بهاولپور.
تحریک جعفریه در بهاولپور.
سپاه صحابه جناح مولانا اعظم طارق در فیصل آباد.
تحریک جعفریۀ پاکستان در گوجرانواله.
العصر اسلامی در لاهور.
دفترحرکت الانصار در سرگودها.
جوانان شیعه، طلبۀ اسلامی.
تحریک نفاذ شریعت در ملاکند.
امامیه ستودنتس ارگنایزیشن در دیرۀ اسماعیلخان.
حرکت الانصار در میران شاه.
جامعه العربیه المفت العلوم در حیدرآباد.
خدمت خلق فاوندیشن در حیدرآباد.
حزب المجاهدین.
تحریک مجاهدین در جمو و کشمیر.
تحریک المجاهدین جمو و کشمیر.
العصر مجاهدین در جمو و کشمیر.
شیران خدا در جمو و کشمیر.
جمیعت علمای حدیث به رهبری قاضی عبدالقدیرخاموش.
مرکزی جمعیت اهل حدیث به رهبری حافظ زبیراحمد ظهیر.
جمعیت اهل حدیث به رهبری مولانا عبدالغفور روپری.
جمعیت مشایخ به رهبری پیرفضل حق.
پاکستان شیعه پارتی به رهبری نوبهارشاه.
جمیعت اهل حدیث به رهبری مولانا معین الدین لاخوی.
تحریک اسلامی پاکستان به رهبری پروفیسور طاهرالقادری.
جماعت اهل حدیث.
جمعیت علمای اسلام به رهبری مولانا اجمل قادری.
جامعۀ امداد العلوم به رهبری مولانا حسن جان.
جامعۀ حقانیه در اکوره ختک به رهبری مولانا سمیع الحق { پدرطالبان}.
جامعۀ محبت خان به رهبری مولانا محمد یوسف قریشی.
جامعۀ ایثارالحق به رهبری مولانا ذاکر فیروز.
جامعۀ سپاه خدا به رهبری مولانا اکبر رند.
اهل سنت( شامل فرقه های بریلویان، دیوبندیان و اهل حدیث).
و جامعۀ سرفروشان اسلام به رهبری مولانا محمد قاسم قدس. (۱۰۴)
همچنان، تشکلات و سازمانهای تروریستی دیگری نیز درخاک پاکستان توسط شبکۀ استخبارات نظامی آنکشور، با تمویلِ مالی کشورهای خارجی مانند عربستان سعودی، اسراییل، امریکا، انگلیس، ایران و سایر مؤسساتی که ریشۀ فکری درمدرسۀ دیوبندِ قارۀ هند دارند، هریک ازآنها، نه تنها همانندِ سلسلۀ زنجیری با سایرسازمانهای تروریستی مرتبط اند، بلکه درحملات و تحریکاتِ خونین درپاکستان، افغانستان، هند و سایرمناطق تداخل فعال دارند که اینک، از یکتعداد آنها دراینجا نام میبریم:
جماعت الدعوه.
جماعت الانصار.
خدام الاسلام.
الااختر ترست.
الرشید ترست.
البدر: در ماه جون سال ۱۹۹۸م ایجاد گردید. عمدتاً درجمو و کشمیر به سود منافع پاکستان فعال است.
لشکرجبار : درسال ۲۰۰۱ میلادی تأسیس گردید و درمناطق جمو و کشمیر به نفع پاکستان می جنگد.
لشکراسلام.
سپاه محمد.
لشکرعمر.
جماعت الفقرا.
ندیم کماندو.
حرکت المجاهدین اسلامی.
جماعت المجاهدین.
البرق.
الجهاد.
مسلم جانباز فورس.
کشمیرجهاد فورس.
العمرمجاهدین.
اسلامی جماعت طلبا.
جبهۀ محصلین برای آزادی.
الااخوان المجاهدین.
تحریک حریت کشمیر.
جنگجویان آزادی المصطفی.
محاذ اسلامی انقلابی.
«اطلاعات هفتگی» ایران، مطلبی را مبنی برمدارس تروریست پرورپاکستانی درماه جولای ۲۰۱۵م به نشر رسانید که ما اینک، بخشهائی ازمطلب نشر شده را دراینجا نقل میکنیم: «درپاکستان، «مدرسه»های مذهبی استعداد خاصی در پرورشِ تروریست دارند. دولت از این مشکل آگاه است؛ اما موضع ثابتی در قبال مدرسه ها اتخاذ نمی کند. بعد ازحملۀ دسامبر سال گذشته به مدرسه ای در پشاور، دولت، قانونمند سازی مدرسه ها را در اولویت قرار داد. اما ماه گذشته وقتی پرویز رشید، وزیر اطلاع رسانی، علیه مدرسه ها صحبت کرد، حتی یک نفر از اعضای دولت از او حمایت علنی نکرد… این برخورد متناقض یک شبه شکل نگرفته است. ریشۀ بنیاد گرایی درپاکستان به زمان نخست وزیران اسبق این کشور، ذولفقارعلی بوتو و ضیاح الحق باز میگردد که قصد داشتند این کشور را صبغۀ اسلامی بدهند. سیاست آموزشی ضیا الحق که درسال ۱۹۷۹ تصویب شد و هنوز درکتاب های درسی این کشور قابل مشاهده است، برنامۀ درسی را حولِ مذهب شکل میداد… {در} وضعیتِ امروزی، تندرو های مذهبی قدرتمند ترشده اند و مدرسه های پاکستان ایدئولوژی های افراطی را ترویج میکنند… درسال ۱۹۴۷ که پاکستان بنا نهاده شد، تنها ۱۸۹مدرسه در این کشور وجود داشت. اکنون چیزی بین ۲۰ تا ۴۰ هزار مدرسه در این کشور فعال هستندکه بین۸.۱ تا ۵.۳ملیون کودک را آموزش میدهند… نگاهی به برنامۀ درسی این مدرسه ها به خوبی نشان دهندۀ ذهنیت نا برُدبار پشت آنهاست و به خوبی نشان میدهد پاکستان به کدام سمت میرود. به جای مطالعۀ ریاضی، علوم تجربی، انشا و درک مطلب، دانش آموزان بیشتر روز را صرف حفظ متون افراطی، خواندن سرودهای جنگ و مبارزه و ستایش از دولت میکنند… کودکان {درمدرسه های افراطی} از ارتباط با جهان خارج منع میشوند و به آنها افراط مذهبی، نفرت از غیر مسلمانان و اندیشه های ضد غرب و ضد دولت پاکستان آموخته میشود…»
دریکی ازمقاله های تحقیقی که توسط یک دیپلومات سابق وآگاه سیاسی افغانستان بنام «احمد سعیدی» نگاشته شده است، تعداد از مدارس دینی تروریست سازدرایالت های پاکستان را چنین بیان میدارد: «تعداد مدارس تنها در ایالت پنجاب، به ۲۷۱۵باب بالغ میشود که ازآن جمله ۱۳۳۳ باب آن مربوط به بریلوی ها، ۱۰۶۹باب آن متعلق به دیوبندی ها، ۱۹۲ باب آن مربوط به اهل حدیث و ۱۱۳ باب باقیماندۀ آنها به اهل تشیع تعلق دارند و تعداد طلاب درمدارس بریلوی ها به ۱۱۷۹۳۱ نفر، درمدارس دیوبندیها ۹۹۹۰۷ نفر، درمدارس اهل حدیث ۲۹۹۴۷ نفرو طلاب اهل تشیع به ۵۴۳۰ تن بالغ میگردد که به این حساب، تعداد مجموعی طلاب دینی پاکستان تنها در ایالت پنجاب، بالغ بر۲۵۳۲۱۵ نفر میشود.»
وی همچنان مینویسد که «درشهرلاهور، تعداد مدارس دینی عبارت اند از ۳۵۶ باب با ۴۷۶۳۴ شاگرد، در گوجرانواله ۱۵۴باب با ۱۷۴۳۷ شاگرد، در راولپندی ۱۸۶ باب با ۱۹۳۵۸ طلبه، درفیصل آباد ۱۲۴ باب با ۱۱۳۰۰ شاگرد، درسرگودها ۱۶۴ باب با ۱۴۲۵۵ طلبه، درملتان ۳۶۳ باب با ۲۳۵۰۰ شاگرد، در دیره غازی خان ۳۹۷باب با۲۹۵۱۱ طلبه و دربهاولپور۹۶۸ باب با ۸۰۰۲۳ شاگرد.»
آنچه دربالا نام بُرده شد، نمونۀ بسیارکوچکی ازهزاران مرکز و مدرسۀ مذهبی – تروریستی عقب گرا وظلمت گستردرخاک پاکستان است که اگراسمای همۀ آنها فهرست شود، اصطلاحات مذهبی و نام ملاها، مفتی ها و مولاناهای مفتخوار و خادمان شبکۀ استخبارات ارتش پاکستان به هزارها خواهد رسید.
«پرویز هودبهایی»، فیزیکدان و نویسندۀ پاکستانی میگوید: «بزرگترین تهدید علیه پاکستان، نظام آموزشی اسفبار این کشور است.»
گزارش های ماه جوزای سال ۱۳۹۰ خورشیدی افشا کردند که شخصی بنام « مولوی نذیر» یکی از فرماندهان گروه طالبان پاکستانی به رسانه ها گفته است که :«درپاسخ به حمله های هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در پاکستان، جنگجویان زیادی را برای جنگ و انتحار به افغانستان میفرستد. زیرا چارۀ دیگری برای مبارزه با حمله های هوا پیماهای امریکایی ندارد . »
مقام های امنیتی افغانستان دراوایل سال ۲۰۱۳م رسماً افشا نمودند که شبکۀ استخبارات نظامی پاکستان، یکباردیگردرآستانۀ فصل تابستان، گشایش دفتررسمی گروه طالبان درقطر و تحویلدهی مسؤلیت های امنیتی برای نیروهای افغانی، دربِ هزارها مدرسۀ مذهبی تروریست پرور در خاک آن کشور را بسته و طلبه های آنرا پس ازآموزشدهی در مناطقِ «میرامشاه»، به مقصدِ جنگ علیه افغانها و انجام دادنِ عملیات تخریبی و انتحاری درخاک افغانستان می فرستد. چنانکه سلسلۀ حملاتِ مسلحانۀ تروریستی وعملیاتِ انتحاری و انفجاری درماه های اول سال ۲۰۱۳م درشهر کابل و سایر ولایات افزایش یافته بود.
والی میدان وردک دریک جلسۀ شورای امنیت ملی افغانستان درماه جون سال ۲۰۱۳م گفت که، «وضعیت این ولایت قناعت بخش نیست … جنگجویانِ پاکستانی از مناطق وزیرستان زیر نام گروه طالبان برای اخلال امنیتِ این ولایت دست به کار شده اند. این جنگجویان در ولسوالی {شهرک} های «جغتو»، ««چک» و «دایمیر داد» بصورت گروهی سرازیر شده اند… حدود دوصد تن از اعضای ارتش وسازمان جاسوسی پاکستان، برای فعالیتهای خرابکارانه در ولسوالی های ولایت میدان وردک جابجا شده اند…»

All reactions:
