جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

پیامدهای متعدد حمله ایران به نیروهای آمریکایی در قطر

حمله محدود اما حساب‌شده ایران به پایگاه «العدید» سؤالات فوری در خصوص بازدارندگی آمریکا را برانگیخته است.

نویسنده: نینا شارما

تاریخ: ۲۴ جون ۲۰۲۵

منبع: آسیا تایمز

———————

در تاریخ ۲۳ جون ۲۰۲۵، ایران طی عملیاتی با نام «بشارت‌الفتح» مجموعه‌ای از راکت‌ها را به پایگاه هوایی «العدید» در قطر – بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه – شلیک کرد. این حمله، پاسخ مستقیم ایران به حملات هوایی رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، علیه سه سایت هسته‌ای ایران در روزهای پیشین بود.

هرچند بیشتر راکت ‌های شلیک‌شده توسط دفاع هوایی آمریکا و قطر رهگیری شدند، یک فروند راکت در نزدیکی پایگاه فرود آمد. این حمله تلفات جانی نداشت، اما از منظر ژئوپولیتیکی، زلزله‌ای به‌حساب می‌آید. اگرچه ایران پیش‌تر نیز در عراق (سال ۲۰۲۰) به‌طور مستقیم به نیروهای آمریکایی حمله کرده بود، این نخستین‌بار است که پایگاهی از ایالات متحده را در خاک یکی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) هدف قرار می‌دهد.

حمله به «العدید» نقطه عطفی جسورانه بود: هشداری آشکار و محاسبه‌شده که نشان می‌دهد حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس دیگر لزوماً ضامن مصونیت برای کشورهای میزبان نیست. مقامات ایرانی پیش‌تر هشدار داده بودند که حمله آمریکا به خاک ایران، «دامنه اهداف مشروع» را گسترش داده است.

این تهدید دیگر صرفاً فرضی نیست. با هدف گرفتن «العدید»، ایران به‌صراحت پایگاه‌های آمریکا در خاک کشورهای عربی را در چارچوب تلافی‌جویانه خود جای داده است.

در پی این حمله، قطر حریم هوایی خود را بست و ساعاتی بعد بحرین، کویت، عراق و امارات متحده عربی نیز همین اقدام را انجام دادند و یکی از مزدحم‌ترین مسیرهای هوایی جهان را به حالت تعلیق درآوردند. پروازهای تجاری لغو یا منحرف شدند.

خطوط هوایی قطر (Qatar Airways) با اختلالات جدی مواجه شد و حتی میدان هوایی بین‌المللی دبی نیز به‌طور موقت فعالیت‌های خود را متوقف کرد. پیامدهای اقتصادی ناشی از تنها یک حمله، شکنندگی زیرساخت‌های خلیج فارس در برابر هرگونه درگیری مستقیم میان آمریکا و ایران را به‌روشنی نمایان ساخت.

هرچند حریم هوایی بعداً بازگشایی شد، منطقه در شوک فرو رفت. حتی کشورهایی مانند بحرین و امارات که اخیراً با قطر اختلافاتی داشتند، بلافاصله همبستگی خود را ابراز کردند. بحرین این حمله را «نقض آشکار حاکمیت» خواند و امارات بر «لزوم فوری کاهش تنش» تأکید کرد.

این حمله نه‌تنها تنش‌های نظامی را افزایش داد، بلکه لحظه‌ای نادر از اتحاد دیپلماتیک میان کشورهای منطقه را رقم زد که ناشی از آسیب‌پذیری مشترک بود.

-آزمون بازدارندگی

برای واشنگتن، این حمله راکتی سؤالات فوری و جدی درباره توان بازدارندگی آن مطرح می‌کند. آمریکا حضور نظامی‌اش در خلیج فارس را ابزاری برای حمایت از متحدان و مهار ایران توجیه می‌کند. اما ایران نشان داد که علیرغم خطرات، حاضر به هدف‌گیری مستقیم دارایی‌های آمریکا است.

ترامپ مدعی شده بود که حملات او «زیرساخت هسته‌ای ایران را نابود کرده» و هشدار داده بود در صورت تلافی ایران، پیامدهایی «ویرانگر» در پی خواهد داشت. با این حال، پاسخ ایران نه‌تنها صورت گرفت، بلکه نمادین و حساب‌شده بود: همان تعداد راکت که آمریکا بمب انداخته بود، بدون تلفات و بدون هدف قرار دادن زیرساخت‌های نفتی.

ترامپ این حمله را «پاسخی بسیار ضعیف» توصیف کرد و بر عدم تلفات در میان آمریکایی‌ها و قطری‌ها تأکید نمود. اما این لحن که قصد نمایش اقتدار دارد، ممکن است متحدان آمریکا را دلسرد کند. از دید قطر، بارش ۱۴ راکت بر سر خاکش – از جمله یکی که رهگیری نشد – مسئله‌ای بی‌اهمیت تلقی نمی‌شود.

این نحوه واکنش می‌تواند به کشورهای خلیج فارس چنین القا کند که رنج و خسارات آنان در مقایسه با تلفات آمریکایی اهمیتی ندارد. این امر ممکن است اعتماد به حمایت آمریکا را تضعیف کند. قطر اعلام کرده که «حق پاسخ را برای خود محفوظ می‌دارد»، و مقامات در دوحه و فراتر از آن احتمالاً در حال بازنگری در هزینه‌های میزبانی نیروهای آمریکایی هستند؛ به‌ویژه در منطقه‌ای که تصمیمات واشنگتن می‌تواند واکنش مستقیم به‌دنبال داشته باشد.

حمله ایران توهم بی‌طرفی کشورهای میزبان نیروهای آمریکایی را در هم شکست. قطر همواره سعی کرده توازن میان مشارکت با آمریکا و روابط کاری با تهران (که بزرگ‌ترین میدان گازی جهان را با آن مشترک دارد) حفظ کند. دوحه همچنین میزبان مذاکرات غرب با ایران بوده و عمان نیز دهه‌ها نقش میانجی را ایفا کرده است. اما حفظ این سیاست‌ها در شرایطی که موشک‌ها از آسمان فرود می‌آیند، دشوارتر می‌شود.

پس از حمله، کشورهای خلیج فارس به‌سرعت وارد فضای دیپلماتیک شدند. امارات و بحرین، علیرغم اختلافات ایدئولوژیک با قطر، به‌شدت حمله را محکوم کردند. این کشورها دریافته‌اند که اگر ایران قادر به هدف قرار دادن «العدید» باشد، به همان اندازه می‌تواند پایگاه‌های آمریکا در امارات یا بحرین را نیز هدف بگیرد. در بحران کنونی، شورای همکاری خلیج فارس – که در سال‌های اخیر دچار تفرقه شده بود – ممکن است به وحدتی تازه دست یابد.

جسارت ایران به آنان یادآوری کرد که در دور بعدی تشدید تنش، خود نیز ممکن است در خط مقدم باشند.

-آتش‌بس شکننده

چند ساعت پس از حمله راکتی، ترامپ از «آتش‌بس کامل و جامع» میان ایران و اسرائیل خبر داد. گزارش‌ها حاکی از آن است که عمان و قطر پشت پرده، مذاکرات غیرعلنی میان دو طرف را تسهیل کردند. در حال حاضر، هم واشنگتن و هم تهران تمایل دارند از درگیری کنترل‌ناپذیر جلوگیری کنند، اما آسیب سیاسی و روانی وارد شده است.

ایران اکنون سابقه‌ای ایجاد کرده است: اقدام نظامی آمریکا در خاک ایران، صرف‌نظر از محل پاسخ، با حمله مستقیم روبه‌رو خواهد شد – چه در عراق باشد، چه در خاک کشورهای خلیج فارس. حمله به «العدید» به مطالعه‌ای موردی درباره دگرگونی در مفهوم بازدارندگی تبدیل شده است. ایران نیازی به نابودی پایگاه ندارد؛ کافی‌ست نشان دهد هیچ‌جا امن نیست.

در پی این حمله، سیاست‌گذاران آمریکایی با تصمیم‌های دشواری مواجه‌اند. پایگاه‌های ثابت مانند «العدید» در برابر حملات راکتی دقیق آسیب‌پذیرند. راهکارهایی مانند پراکندگی نیروها، پایگاه‌های متحرک، یا تقویت دفاع هوایی منطقه‌ای هم‌اکنون مورد بحث‌اند. اما این راهکارها صرفاً فنی نیستند؛ به رضایت سیاسی میزبانان نیز نیاز دارند.

پس از این حمله، این رضایت دیگر بدیهی نخواهد بود. رهبران خلیج فارس باید بسنجند که آیا میزبانی از نیروهای آمریکایی امنیت آن‌ها را افزایش می‌دهد یا برعکس، آنان را به اهداف بالقوه تبدیل می‌کند. معادله تغییر کرده است. آمریکا باید نه‌تنها سیستم ‌های پاتریوت، بلکه یک راهبرد دیپلماتیک ارائه دهد که اساساً مانع از شعله‌ور شدن چنین بحران‌هایی شود.

-آینده‌ای پرمخاطره

تنش جون ۲۰۲۵ میان آمریکا، ایران و اسرائیل ممکن است به‌عنوان نقطه عطفی در منطقه ثبت شود. این واقعه نشان داد که کشورهای خلیج فارس تا چه اندازه در رقابت‌های جهانی درگیرند. قطر در جنگ طرفی نبود، اما زیر آتش قرار گرفت.

بی‌طرفی با عبور راکت ‌ها از مرزهایش فرو ریخت. از این پس، دیپلماسی در خلیج فارس احتمالاً شدت خواهد گرفت. دوحه و مسقط ممکن است بار دیگر تلاش کنند تا میان تهران و غرب کانال‌های محرمانه ایجاد کنند. اما در عین حال، هزینه سیاسی رویارویی نیز افزایش یافته است. متحدانی مانند قطر اکنون می‌دانند اگر درگیری‌ها از سر گرفته شود، نخستین خون ممکن است از آن‌ها باشد.

حمله ایران ممکن است ویرانی فیزیکی به بار نیاورده باشد، اما از نظر راهبردی، شوکی جدی وارد کرد. این حمله نشان داد که دیگر هیچ تضمینی برای مصونیت خلیج فارس وجود ندارد. در خاورمیانه امروز، حتی میزبانی از نیروهای آمریکایی نیز با خطراتی همراه است که دیگر نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

May be an image of blueprint, map, floor plan and text