جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

هیروشیما در تهران؟ ترامپ، فاشیسم زیر چتر هسته‌ای و ضرورت استیضاح جهانی

ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در اظهاراتی تازه، صراحتاً به احتمال ازسرگیری عملیات نظامی علیه ایران اشاره کرده و آن را با بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی مقایسه کرده است. او گفت: «نمی‌خواهم آن را با هیروشیما مقایسه کنم، اما اساساً چیزی مشابه بود که به آن جنگ پایان داد.» این تشبیه تکان‌دهنده، که با لحنی متکبرانه و تجاوزکارانه بیان شد، ماهیت یک تهدید هسته‌ای آشکار علیه کشوری عضو سازمان ملل متحد را در خود دارد؛ تهدیدی که آشکارا در تضاد با منشور ملل متحد، اصول حقوق بین‌الملل بشردوستانه و مفاد اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی است.

او همچنین با افتخار از حملاتی سخن گفت که مستقیماً مراکز توسعه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز ایران را هدف قرار داده‌اند، درحالی‌که این تأسیسات طبق تأکید نمایندگان روسیه در چارچوب قوانین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تحت نظارت آن نهاد بین‌المللی فعالیت می‌کردند. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، این اقدام را بی‌سابقه دانسته و تأکید کرده که جهان برای نخستین بار شاهد حمله مستقیم موشکی به مکان‌هایی است که با هدف توسعه انرژی صلح‌آمیز طراحی شده‌اند. واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل نیز این حملات را خطرناک‌ترین ضربه به اعتبار پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و حق مسلم ایران برای بهره‌گیری از انرژی صلح‌آمیز توصیف کرده است.

ترامپ نه‌تنها صراحتاً به تکرار عملیات نظامی تهدید می‌کند، بلکه با تحریف واقعیات، تلاش دارد افکار عمومی را به پذیرش اقدامات غیرقانونی و ضدانسانی سوق دهد. این رفتار، از منظر حقوقی و اخلاقی، بازتاب روشنی از فاشیسم معاصر است که در آن، قدرت نظامی به‌عنوان ابزار برتری و سلطه سیاسی و نژادی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مطابق با اساسنامه رم، حمله عامدانه به تأسیسات غیرنظامی، به‌ویژه تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز، می‌تواند مصداق بارز جنایت جنگی تلقی شود. در این راستا، ترامپ باید به‌عنوان آمر و محرک چنین اقدامات خطرناک و بی‌سابقه‌ای، در دادگاه کیفری بین‌المللی مورد پیگرد قرار گیرد. اما در سطح داخلی نیز قانون اساسی ایالات متحده سازوکاری روشن برای پاسخ‌گویی رئیس‌جمهور نسبت به جرایم بزرگ و تخلفات جدی پیش‌بینی کرده است. طبق اصل اول قانون اساسی ایالات متحده، بند سوم، مجلس نمایندگان صلاحیت دارد رئیس‌جمهور را به دلیل «خیانت، رشوه‌خواری یا سایر جنایات بزرگ و تخلفات جدی» استیضاح (Impeachment) کند.

این روند با طرح مواد استیضاح در مجلس نمایندگان آغاز می‌شود. اگر اکثریت نمایندگان به استیضاح رأی دهند، پرونده به مجلس سنا ارجاع داده می‌شود. در سنا، محاکمه رسمی برگزار شده و در صورتی که دو سوم سناتورها به محکومیت رأی دهند، رئیس‌جمهور از مقام خود خلع می‌شود یا از تصدی مناصب عمومی در آینده منع می‌گردد.

ترامپ پیش‌تر دو بار در دوره ریاست‌جمهوری خود استیضاح شده بود، اما در سنا تبرئه شد. با این حال، اظهارات و اقدامات اخیر او، شامل تهدید به استفاده از نیروی نظامی علیه مراکز صلح‌آمیز، ایجاد رعب جهانی، نقض پیمان‌های بین‌المللی و تلاش برای عادی‌سازی جنایات جنگی، می‌تواند مبنای کاملاً نوین و محکم‌تری برای آغاز روند استیضاح مجدد از سوی کنگره آمریکا فراهم آورد. به‌ویژه اگر این بار با حمایت حقوق‌دانان بین‌المللی، اسناد حقوق بشری و خواست افکار عمومی جهانی همراه شود.

ترامپ دیگر صرفاً یک چهره سیاسی جنجالی نیست، بلکه اکنون نماد عینی فاشیسم با چتر اتمی و تهدید مستقیم علیه صلح بین‌المللی است. اگر جامعه جهانی، نهادهای بین‌المللی و ساختارهای حقوقی داخلی ایالات متحده نتوانند او را بازخواست کنند، این پیام خطرناک به جهان مخابره خواهد شد که قدرت نظامی می‌تواند بالاتر از قانون، عدالت و وجدان جمعی بشر قرار گیرد. بنابراین، استیضاح و محاکمه ترامپ، نه فقط یک واکنش سیاسی، بلکه ضرورتی تاریخی برای حفظ نظم جهانی و اصول مشترک بشریت است.