فصل جدیدی از آینده مشترک و همگرایی راهبردی
نویسنده: پروفیسور انجنیر ضمیر احمد آوان
۵ جولای ۲۰۲۵
منبع: مدرن دیپلماسی
نشست اخیر میان چین و پنج کشور آسیای مرکزی – قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان – که با حضور رئیسجمهور شی جینپینگ برگزار شد، گامی مهم در تحکیم رابطه در حال تحول میان چین و قلب اوراسیا به شمار میآید. میزبانی این رویداد در فضایی از اعتماد متقابل، توسعه و همکاری منطقهای، نشاندهنده رشد و بلوغ فزاینده یک شراکت جنگلشی مستقر در جغرافیا، تاریخ و آرمانهای مشترک است. این نشست بیش از یک دیدار دیپلماتیک سطح بالا بود؛ تأییدی قاطع بر آینده مشترک، احترام دوجانبه و تعمیق پیوندهای ارتباطی تحت رهبری طرح کمربند و جاده (BRI) تلقی شد.
– ریشههای تاریخی روابط چین و آسیای مرکزی
رابطه میان چین و آسیای مرکزی سابقهای دو هزار ساله دارد که به جاده ابریشم باستان بازمیگردد؛ مسیرهایی که کاروانها را از میان صحراها و کوهها پیوند داده و قلب چین را به تمدنهای آسیای مرکزی، ایران و اروپا متصل میساخت. این مسیرها نهتنها تجارت را تسهیل میکردند، بلکه تبادل آثار هنری، علوم، ادیان و اندیشهها را هدایت میکردند و زمینه تمدن گفتوگو و همزیستی را فراهم میآوردند.
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پیوند چین با کشورهای آسیای مرکزی بهسرعت عمیقتر شد. چین یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال آنها را بهرسمیت شناخت، روابط دیپلماتیک ایجاد کرد و حمایت توسعهای ارائه داد. تأسیس سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ نیز همکاری امنیتی، ضدتروریستی، اقتصادی و فرهنگی میان آنها را تقویت کرد.
در دو دهه گذشته، چین به شریک اقتصادی کلیدی و سرمایهگذاری مهم در این منطقه تبدیل شده و نقش مؤثری در توسعه زیرساختها، همکاری انرژی، تنوع تجارت و ثبات منطقهای ایفا کرده است.
– نکات برجسته نشست: چشمانداز، اتحاد و همکاری
این نشست پیام روشنی داشت: سرنوشت چین و آسیای مرکزی بهطور فزایندهای در هم تنیده شده است. رئیسجمهور شی جینپینگ در سخنرانی خود سه اصل محوری را برشمرد: احترام متقابل، همکاری برد-برد و توسعه مشترک. نتایج عملی نشست نیز این اصول را تأیید کردند:
• بیانیه مشترک درباره سرنوشت واحد: با صدور بیانیهای تاریخی، “جامعهای با آینده مشترک” اعلام شد؛ مفهومی عملی که روابط مردممحور و تعهد بلندمدت به ثبات منطقهای را در بر میگیرد.
• تعهد به زیرساخت و اتصال مرزی: فرمانا جهت تسریع ساخت راهآهن، بزرگراهها، بنادرم برای تجارت و مراکز لجستیکی صادر شد. پروژه راهآهن چین–قرقیزستان–ازبکستان به مسیر پرسرعت افتاد و مسیرهای تازهای میان شرق آسیا و اروپا گشوده شد.
• شراکتهای تجاری و اقتصادی: توافقنامههایی درباره تسهیل گمرکی، تجارت الکترونیک، سرمایهگذاری در صنعت و فناوری دیجیتال امضا گردید. هدف، دو برابر کردن حجم تجارت در دهه آینده اعلام شد.
• همکاری انرژی: قراردادهای طولانیمدت گازی تمدید، گفتوگو درباره انتقال به انرژی سبز، و پروژههای مشترک در پالایش نفت، نیروگاههای خورشیدی و شبکههای برق صورت گرفت. چین متعهد شد که زیرساخت انرژی آسیای مرکزی را مدرن کند.
• تبادل فرهنگی و آموزشی: با هدف تقویت دیپلماسی فرهنگی، توافق شد برنامههای بورسیه، آموزش زبان و تبادلات فرهنگی گسترش یابند. مؤسسات کنفوسیوس و مراکز فرهنگی جاده ابریشم نیز تقویت خواهند شد.
– همگرایی منافع: امنیت، اقتصاد، توسعه و بیطرفی
همسویی منافع چین و آسیای مرکزی دلایل مهمی دارد:
• امنیت و ثبات: هر دو خواهان مبارزه با تروریسم، افراطیگری و جداییطلبیاند. ثبات در سینکیانگ و آسیای مرکزی یک هدف مشترک است. از طریق سازمان همکاری سَنگهای و چارچوبهای دوجانبه، تمرینهای نظامی، تبادل اطلاعات و همکاری مرزی تقویت میشود.
• همافزایی اقتصادی: آسیای مرکزی منابع طبیعی فراوان و نیروی جوان دارد؛ در مقابل، چین سرمایه، فناوری و دسترسی به بازار را فراهم میکند؛ همافزایی طبیعی است، نه رقابتی.
• توسعه پایدار: با هدف دو کربن و توسعه سبز، چین در زمینه فناوریهای انرژی پاک با منطقه همکاری دارد.
• بیطرفی ژئوپولیتیک: کشورهای آسیای مرکزی اصل نپیوستن به مداخلات سیاسی چین را میپسندند. برخلاف برخی قدرتها، چین شرطگذاری سیاسی نمیکند و این مورد، در منطقه تأثیر مثبتی دارد.
– کمربند و جاده: خط امید و رشد
از زمان آغاز در سال ۲۰۱۳، طرح کمربند و جاده زیرساختهای اقتصادی منطقه را دگرگون ساخته:
• قزاقستان: دروازه خورگوس را به “جاده ابریشم جدید” تبدیل کردهاند.
• ازبکستان: با کمک چین، بازسازی زیرساختهای دوران شوروی انجام شده است.
• تاجیکستان: راهها و تونلهای ساخت چین، جامعههای کوهستانی را به هم وصل کردهاند.
• ترکمنستان: چین اصلیترین خریدار گاز از طریق خط لوله آسیای مرکزی–چین است.
• علاوه بر ساخت فیزیکی، هماهنگسازی استانداردها، رویههای گمرکی، ارتباط دیجیتال و توسعه منابع انسانی نیز در دستور کار است.
– اهمیت نشست: نقطه عطف راهبردی
نقش نشست را میتوان در سه دوره زمانی بررسی کرد:
• کوتاهمدت (۱–۲ سال): اجرای سریع توافقها، تسریع پروژهها، افزایش تجارت و بازگشایی کنسولگریها.
• میانمدت (۳–۵ سال): آسیای مرکزی به کوریدور مهم انرژی و انتقال تبدیل شود، ایجاد مناطق تجارت آزاد، هماهنگی BRI با نقشههای توسعه ملی و حضور نهادهای چینی افزایش یابد.
• بلندمدت (۵–۱۵ سال): تثبیت کریدور اقتصادی چین-آسیای مرکزی، یکپارچگی کامل در اکوسیستم اقتصادی اوراسیا، شکلگیری مدل جدید همکاری منطقهای، و همسویی چندجانبه در موارد جهانی چون تغییر اقلیم، اصلاح نهادها و منابع مالی توسعه.
– انرژی: ستون اصلی استراتژیک
همکاری در بخش انرژی ستون مهم این روابط است. خط لوله میان آسیای مرکزی و چین با چند شاخه، انرژی پاک را به شهرهای چین میرساند و درآمد پایداری به کشورهای منطقه میدهد. فراتر از آن:
• انتقال انرژی سبز: پروژههای خورشیدی و بادی اجرا میشود.
• یکپارچهسازی شبکه برق: طراحی شبکههای هوشمند مرزی و تجارت برق.
• بهرهوری و نوآوری: برنامهریزی برای مراکز تحقیقاتی در زمینه فناوری پاک و صرفهجویی.
– منافع برای همه ذینفعان
این نشست نه تنها به سود دولتها و شرکتها بلکه به نفع مردم است:
• بهبود ارتباطات و کاهش هزینه حملونقل؛
• ایجاد فرصتهای شغلی در ساختوساز، لوژستیک، تولید و خدمات؛
• دسترسی به جادهها، مکاتب، شفاخانهها و اینترنت بهتر؛
• گسترش دسترسی به بازار، سرمایه و فناوری؛
• تقویت پیوندهای فرهنگی و تحرک مردم.
– آینده مشترک فراخوان میدهد
این نشست نقطه شروع عصر جدیدی است. در جهانی که میان تفرقه و نااطمینانی گرفتار است، پیام روشن بود: وحدت، توسعه و صلح همچنان قابل دستیابی است. چین و آسیای مرکزی که به پیوندهای دیرپای تاریخی متصلاند و اکنون با هدف جدیدی همراه شدهاند، آیندهای مشترک، فراگیر و امیدوارکننده میسازند. این مسیر—از جاده ابریشم باستان تا کمربند و جاده—تنها تجارت یا سیاست نیست، بلکه سفری انسانی برای همکاری، همزیستی و سرنوشت مشترک است.
——————————
پروفیسور انجنیر ضمیر احمد آوان
رییس بنیانگذار GSRRA، سینولوژیست، دیپلمات، ویراستار، تحلیلگر، مشاور مرکز همکاری اقتصادی جهان جنوب و پژوهشگر همکار غیربومی در CCG است.

