تنها راهحل: انقلاب سوسیالیستی جهانی است
در روزهای ۱۶ و ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۵، نیروی هوایی اسرائیل با انجام بیش از ۳۰۰ حمله هوایی به اهداف نظامی و حکومتی در دمشق و مناطق اطراف، دور تازهای از بحران منطقهای را رقم زد. این عملیات که بهنام دفاع از اقلیت دروزی در استان سویدا انجام شد، اهدافی چون ساختمان وزارت دفاع، ستاد کل ارتش و فرودگاههای نظامی را هدف قرار داد و منجر به کشته و زخمیشدن دهها نفر شد. اما در ورای این تحولات، حقیقتی عمیقتر نهفته است: نبردی میان امپریالیسم جهانی، ارتجاع محلی و خلقهایی که در این کشمکش خونین، بیدفاع ماندهاند.
از آنجا که رژیم بشار اسد از قدرت کنار رفته و ساختار حاکمیتی جدید سوریه تحت تسلط نیروهای اسلامگرای هیئت تحریر الشام و رهبر آن، ابومحمد الجولانی، شکل گرفته، وضعیت کنونی، بیانگر گذار از یک دیکتاتوری نظامی سکولار به یک حاکمیت مذهبی ارتجاعی است. رژیم جولانی، برخلاف ادعاهای تبلیغاتیاش، نه نمایندهی ارادهی مردم سوریه است و نه تکیهگاه آزادی یا عدالت؛ بلکه ابزار سرکوبی است با چهرهای اسلامی، در خدمت حفظ نظم سرمایهداری و کنترل سیاسی از بالا به پایین. در این نظم جدید، اقلیتهایی چون دروزیها، علویان، ایزدیها و مسیحیان، در معرض فشار مضاعف سیاسی و فرهنگی قرار گرفتهاند.
از سوی دیگر، اسرائیل که خود یکی از پیشرفتهترین دیکتاتوریهای سرمایهداری نظامی در منطقه است، تلاش دارد با مداخلهگری نظامی و القای نقش «مدافع اقلیتها»، واقعیت اشغالگرایانه و سرکوبگر خود را پنهان کند. این ادعاها، بخشی از سیاست استراتژیک اسرائیل برای تضعیف متحدان ایران، تخریب ساختارهای حکومتی سوریه و بیثباتسازی مرزهای شمالیاش است. ماجراجوییهای نظامی اسرائیل، با پشتیبانی ضمنی امپریالیسم آمریکا، هیچ نسبتی با دفاع از غیرنظامیان ندارد، بلکه بخشی از جنگ دائمی برای تسلط بر منطقه است.
در چنین شرایطی، باید تأکید کرد که خلق سوریه نه از جانب رژیمهای ارتجاعی داخلی نجات خواهد یافت و نه از طریق حملات «بشردوستانه»ی دولتهای سرمایهداری خارجی. اگرچه رسانههای جهانی، مردم دروزی را گروگان نزاع میان جولانی و اسرائیل معرفی میکنند، اما واقعیت این است که همهی اقوام و اقلیتها – از کردها تا علویان، از دروزیها تا فلسطینیها – در چارچوب همین نظم امپریالیستی و بنیادگرایانه بهطور ساختاری تحت ستم قرار دارند.
مارکسیسم انترناسیونالیستی قاطعانه تأکید میکند که طبقهی کارگر سوریه، لبنان، فلسطین، ایران و اسرائیل باید علیه هر دو قطب امپریالیسم و ارتجاع مذهبی مبارزه کنند. سازماندهی شوراهای کارگری، اتحادیههای مستقل، شوراهای محلی مردمی و پیوند انترناسیونالیستی میان کارگران سراسر منطقه، تنها راهی است که میتواند به این دور باطل از جنگ، مهاجرت، سرکوب و فقر پایان دهد. هیچ راهحلی در ائتلاف با ناتو، جمهوری اسلامی، روسیه، یا بنیادگرایان اسلامی وجود ندارد؛ راهحل تنها در اتحاد آگاهانهی کارگران و ستمدیدگان برای ساختن یک فدراسیون سوسیالیستی خاورمیانه نهفته است – فدراسیونی که در آن برابری خلقها، آزادی مذاهب، عدالت اقتصادی و قدرت شورایی جایگزین مرزهای ملی، ارتشهای سرمایهداری و قوانین شریعتی یا لیبرالی شود.
در پایان، بار دیگر میگوییم:
نه به جنگ، نه به امپریالیسم، نه به ارتجاع مذهبی – آری به انقلاب سوسیالیستی و همبستگی خلقها

