هر توافق بیشتر حکم آتشبس دارد تا پیمان صلح؛ تیترهای خبری برای رهبران، نفس راحت برای دیپلماتها و آرامش برای بازارها
نوشته: م.ا. حسین
منبع: آسیا تایمز
۲۸ اکتوبر ۲۰۲۵
⸻————-
هنگامی که دیپلماسی از مراسم و دست دادنها تهی شود، در اصل دربارهٔ قدرت چانهزنی و نفوذ است. و این هفته در کوالالامپور، به نظر میرسد دونالد ترامپ بار دیگر هنر قدیمی استفاده از فشار برای جلب همکاری را بازکشف کرده است. رئیسجمهور آمریکا، که اکنون دوباره نقش مذاکره کنندهٔ ارشد را بر عهده دارد، هفتهٔ دیپلماسی خود را با دیدار از کشورهای عضو آسهآن آغاز کرد، در حالیکه انتظارها بالا و اعتمادها پایین بود.
مشاوران ترامپ مشتاقاند پیروزی را به نام او ثبت کنند. وزیر خزانهداری، اسکات بسنت، اعلام کرد که فقط تهدید به وضع تعرفهٔ ۱۰۰ درصدی «چین را دوباره پای میز مذاکره آورد». این همان استراتژی کلاسیک ترامپی است: تشدید کن، بترسان، سپس مذاکره کن. منطق آشناست — درخت را تکان بده تا سیبها بیفتند.
اما تاریخ به ما یادآوری میکند که فشار و اجبار عمر محدودی دارد. وابستگی آمریکا به مواد نادر زمین (rare earth) چین — موادی که از جتهای جنگنده تا گوشیهای هوشمند را تغذیه میکند — یک راز نیست. حدود ۷۰٪ زنجیرۀ تأمین جهانی از طریق چین میگذرد.
این مسئله به پکن نفوذ زیادی میدهد، بهویژه که ۷۸٪ صنایع نظامی-صنعتی آمریکا به این واردات وابستهاند. وقتی ترامپ تهدید به دو برابر کردن تعرفهها کرد، پکن با تهدید به محدودیت صادرات پاسخ داد. در این مواجهۀ پرریسک، هر دو طرف کوتاه آمدند.
نتیجه؟ تعویق موقت یکساله در کنترول صادرات چین. در مقابل، آمریکا نیز بخشهایی از تشدید تعرفهها را متوقف کرده و آتشبس تجاری موجود را تمدید میکند. هنوز کسی آن را صلح نمینامد — نه تا اکنون — اما توقفی معنادار است.
-مواد نادر زمین؛ آسیبپذیری واقعی
واشنگتن دوست ندارد وابستگیاش را بپذیرد. با وجود تمام سخنرانیها دربارهٔ «جدا شدن اقتصادی»، اقتصاد آمریکا هنوز عمیقاً به تولیدات چین وابسته است. مواد نادر زمین نمونهٔ بارز آن است. طنز تلخ اینجاست: پیچیدهترین سیستم های هدایت موشک پنتاگون، به مواد استخراج شده در قلب صنعتی چین وابستهاند.
رهبری چین این عدم تقارن را بهتر از هر کس دیگری درک میکند. سالهاست که پکن در عملیات معدنی جهانی سرمایهگذاری کرده — از کبالت کنگو تا قلع میانمار — تا نفوذش در عمق زمین جهان تثبیت شود. بنابراین وقتی مذاکرهکنندگان آمریکا جشن به تعویق افتادن محدودیت صادرات را میگیرند، واقعاً جنگی را نمیبرند؛ بلکه زمان میخرند.
حامیان ترامپ این نتیجه را پیروزی دیپلماتیک میدانند. منتقدان آن را تئاتر تراکنشی میخوانند. شاید هر دو درست باشند. دیپلماسی ترامپ همیشه بداهه، عجولانه اما در کوتاهمدت مؤثر بوده است. او در مواجهه با تضادها زنده است، اما غریزهٔ معاملهگریاش هنوز سالم است.
-فراتر از مواد و تعرفهها
مذاکرات کوالالامپور همچنین به مسائل دیگر مانند کشاورزی و فناوری پرداخت. برای کشاورزان آمریکایی — بسیاری از آنها که از کاهش صادرات سویا ناامید شدهاند — حتی یک وعدۀ نمادین از سوی چین، ارزش سیاسی بزرگی دارد. گزارشها نشان میدهد که چین با افزایش خرید سویا موافقت کرده و فشار داخلی بر ترامپ را کاهش داده است.
سپس بحث تیکتاک مطرح شد. این اپلیکیشن که زمانی نماد فرهنگ جوانان و نفوذ فناوری چین بود، اکنون مهرهای در بازی شطرنج ژئوپولیتیک شده است. توافق جدید، بر اساس اعلام مقامات آمریکایی، تیکتاک را به شرکتی تبدیل خواهد کرد که اکثریت سهام آن در اختیار سرمایهگذاران آمریکایی باشد.
برای ترامپ، که پیشتر تهدید به ممنوع کردن این پلتفرم کرده بود، این یک پیروزی و تأیید نفس است. برای پکن، این یک سازش کوچک برای حفظ منافع بزرگتر است.
-دیدار ترامپ و شی
ترامپ و شی جینپینگ برای نخستین بار پس از ۲۰۱۹ در کوریا جنوبی دیدار خواهند کرد. این اقدام برای کاهش تنشهای سالیانۀ دو کشور برنامهریزی شده است. با وجود رقابت مداوم، هر دو میتوانند از این دیدار بهرهمند شوند:
• ترامپ میخواهد چهرهٔ مذاکرهکنندهٔ قوی را نشان دهد، بدون آنکه باعث آشوب اقتصادی شود.
• شی به ثبات بدون تحقیر نیاز دارد. کاهش تنشهای تجاری، برای چین فرصت نفس کشیدن در مواجهه با اقتصاد کند شونده و فشار آمریکا بر صادرات فناوری فراهم میکند.
تاریخ درس مهمی میدهد: دیدار ریچارد نیکسون در ۱۹۷۲ با پکن به عنوان آغاز عصر جدید تلقی شد، اما رقابت را پایان نداد؛ تنها آن را بازتعریف کرد. به همین ترتیب، این گرم شدن رابطه ترامپ-شی ممکن است دما را کاهش دهد، اما ساختار رقابت را تغییر نمیدهد. آمریکا و چین دیگر شریک تجاری قدیمی نیستند؛ آنها رقبای استراتژیک به هم تنیده شدهاند.
-چارچوب شکننده
رسانههای دولتی چین از آن به عنوان آتشبس یاد نکردهاند. مقامات آمریکایی نیز تأکید دارند که مسائل دشوار مانند سرقت مالکیت معنوی، امنیت سایبری و انتقال فناوری هنوز حل نشدهاند.
با این حال، لحن مذاکرات تغییر کرده است. پس از ماهها سخنرانیهای تند و تهدید به تعرفه، واشنگتن و پکن اکنون از زبان «احترام متقابل» استفاده میکنند — نشانهای که هر دو کشور بر چگونگی چارچوببندی این آتشبس تاکتیکی تمرکز کردهاند.
-بازی بزرگ، توقف موقت
آسیای جنوب شرقی اکنون عرصۀ تمرین رقابت قدرتهای بزرگ است. انتخاب کوالالامپور برای این نشست تصادفی نیست. مالزی همیشه فعال در دیپلماسی آسهآن بوده و خود را پل شرق و غرب میداند. میزبانی کوالالامپور نشان میدهد که کشورهای کوچک نیز میتوانند بر سیاست جهانی اثر بگذارند.
کشورهای آسهآن نیز مایل به گرفتن طرف نیستند. آنها از سرمایهگذاری چین و تضمینهای امنیتی آمریکا بهرهمند میشوند. پیام آنها ساده است: رقابت خود را متمدنانه حفظ کنید.
-نتیجهگیری
مسئله فقط توافقی نیست که ترامپ و شی این هفته به آن برسند؛ بلکه مقاومت در برابر جاذبهٔ رقابت بعد از بازگشت به کشورهاست. سیاست داخلی هر دو کشور انگیزهٔ مقابله، نه سازش، ایجاد میکند. پایگاه ترامپ از تصویر او به عنوان «سختگیر در برابر چین» تغذیه میکند. مشروعیت شی بر قدرت ملی و مقاومت در برابر فشار خارجی استوار است.
بنابراین، چارچوب کوالالامپور باید بیشتر به عنوان یک آتشبس تاکتیکی دیده شود تا پیمان صلح. تیترهای خبری برای رهبران، نفس راحت برای دیپلماتها و آرامش برای بازارها فراهم میکند. اما زیر این آرامش، رقابت عمیق همچنان ادامه دارد — بر سر فناوری، ایدیولوژی و نفوذ جهانی.
پس از سالها سخنرانی دربارهٔ جداشدن اقتصادی و جنگهای تعرفهای، میتوان آن را یک پیروزی کوچک قلمداد کرد. مهم است که دو ابرقدرت اقتصادی جهان دوباره دلیلی برای گفتگو یافتهاند. این معادل دیپلماتیک اکسیجن پس از دود است.
با این حال، هیچکس نباید این توقف را پایان بداند. رقابت برای قدرت در قرن ۲۱ — از چیپ ها تا مواد نادر زمین و مسیرهای دریایی — بیش از هر دولت یا اجلاس ادامه خواهد داشت. دیدار ترامپ با شی ممکن است ارتباط و حتی اعتماد موقت را بازگرداند، اما رقابت ساختاری بین دو کشور است، نه شخصی.

