دسته: فرهنگی
-
آتش غم
مرا ای دوستان تنها گذارید درین خلوتگۀ خاموش غمگین که امشب از فغانم در فلک هم نیابد خواب ره در چشم پروین دلم خواهد بجز از ساغر و می نباشد همدمی د ر محفل من مگر باشد که از خون می ناب بمیرد آتش غم در دل من دلم خواهد که در تنهایی شب بسازم…
-
فرهنگ و هنر
مارکس و مذهب و کشمکش بیپایان بر سر «افیون تودهها» 06.05.2018 دین در فلسفه اجتماعی مارکس جای کمی دارد اما همان اظهارات پراکنده او باعث شده که اهل دین او را فیلسوفی خداستیز بدانند. بسیاری از مؤمنانی که با تعصبی خشمآلود به مارکس حمله میکنند از دیدگاه واقعی او درباره دین خبر ندارند. نیاکان پدری…
-
طنینِ تارهای ترنمِ آزادی!
کارِ من و تو نیست تمکین به قاتلانِ حاکم من و تو که هرگز میوۀ باغِ مردم را ندزدیدهایم من و تو که هرگز درفش بیدادگران را نیفراشتهایم. زلفانت را مبند! بگذار این موجهای سرکش همزبان با نسیمِ کوهستانها طنینِ تارهای ترنمِ آزادی باشند و خوابهای دیرینۀ روسپیانِ محجوب را بیاشوبند. چه سنگین است بارِ…
-
کاسبان
جمهوریت شرافت و وجدان را فروخت طالب رسید و جملهء واخان را فروخت با آنکه گفت گوشِ تو افغانی است ولی افغانی بود که آمده افغان را فروخت ما را مخوان ، کافر و بی دین و ناخدا کین زاهدِ خدازده قرآن را فروخت زن را ببست گوشهء زندانِ تنگ و تار بازیچه ها و…
-
از خود و بیگانه
از عاقلی که غم شده دیوانه بهتر است وز خویشی که بسر زده بیگانه بهتر است از مسجدی که نابخدا میدهد نماز جام و شراب باده و میخانه بهتر زآزادیی که بسته به زنجیر این و آن زندان و بند و ولچک و زولانه بهتر است شمع بهتر است زنرگس گلرنگ و خودستا وز عندلیبی…
-
زن ناموس مرد نیست
زن انسان است و آزاد واژه ناموس یکی از اصطلاحات محدود و مختص ساخته شده ی فرهنگ غلط در جامعه مرد سالار و عقب گرا افغانستان است محدودیت و خاص ساختن واژه ناموس به زنان و زنان را مختص ساختن و حیطه بخشیدن در زنجیره های محدود این واژه زنان را فاقد هویت مستقل میسازدجایگاه…
-
شعری به زبان ازبیکی
تانك ايلي تاچمن صحنيگه ايسدي چقريش مقصدده پرده دن گل ني قرغه كيليب درختگه أويه قوردي كيلگني قويمسليك اوچون بلبل ني قزيب كيتدي قيشني ساووق بازاري رنگ اوچتي، هيدكيتدي باغ وگلزاردن كيب آلدي گلشن قاردن آق كويلك گلبن نينگ كوز ياشي موزلب آزار دن ييرنينگ ييتي قت پرده سي آستيده تون نينگ ظلمتيدن يشينر قوياش…
