بهار وطن
شد بهار و گل شکفت در باغ و بوستان وطن
لاله سر زد شد چراغان دشت و دامان وطن
می تراود بوی نرگس از نسیم باد صبح
بوی میهن آورد باد بهاران وطن
لاله با خون جگر روییده است سوی مزار
مشعلی افروخت بر گور شهیدان وطن
میله ها برپا شود در خطه ی زیبای ما
در مزار و قندهار و یا به بغلان وطن
زلف سنبل تار تار و چشم نرگس پر خمار
می کشاند پای دل سوی گلستان وطن
از فیوض مقدم این فصل، باران آرزوست
خصم را پامال سازد مرد میدان وطن

«تیمور»