نويسنده: كاوه شفق
به تصویر خبری پایین نگاه کنید، در معرفیاش نوشته شده: «جبههی متحد افغانستان به رهبری سمیع سادات در آمریکا اعلام حضور کرد.»
شاید اگر ابوالمعانی بیدل امروز زندگی میکرد، هرگز این بیت را در غزل زیبایش نمینوشت که:
«به پیری هم نفهمیدیم افسوس
که دنیا بازیِ طفلانهی کیست»
به این پروسه نگاه کنید:
– رهبرانِ ساختهشدهی مجاهدین از جانب امریکا، پاکستان و ایران بر دولت روسی کابل پیروز شده به قدرت نشانده میشوند. این حامیان اسلام چنان جنایت، چور، چپاول و بیناموسی میکنند که مردمِ بیپناه و بیسلاح عکسالعمل نشان داده و داکتر نجیب، رئیس دستگاه ادمکشی دوران حاکمیت دولت روسی را شهید پاک و قهرمان میسازند.
– سیاست پاکستان و آمریکا در قبال افغانستان تغییر میکند، تا.لبان را بهوجود میآورند و به جان مردم و قدرتهای بادآوردهی مجاهدین رها میکنند. حامیان تازهی اسلام که اسلامیتر اند، در مدت کوتاهی به کابل میرسند، یکی به پاکستان، یکی به ایران، یکی به تاجیکستان، یکی به ترکیه و غیره مناطق قهرمانانه فرار میکنند، مردم میماند و جالبان.
– ساختمانهای نیویارک در سناریوی عجیب و تا حال نامعلوم مورد حمله قرار میگیرد.
– دولت آمریکا که حالا دگر باید قدرتاش را برای جهان و ازهمه مهمتر برای مردماش نشان بدهد، بیصاحبتر و بیچارهتر از افغانستان هیچ کشوری را نمییابد و اعلان میکند که «عاملین حمله به برجهای نیویارک چند تروریست عرب بودند، پس ما انتقاماش را از افغانستان میگیریم چون رهبر شان در زمانهای جهاد در افغانستان بوده. مردم آمریکا هم با شور و شعف از این انتقامگیری عاقلانه استقبال میکنند، عربها اللهاکبر میگویند و آمریکا با بی۵۲ هایش شجاعانه و فداکارانه به کشور دشمن حمله میکند و دردِ کون را از شقیقه میکشد. تمام کشورهای غربی عقب برادر بزرگ شان میایستند و موضوع تروریسم داغ میشود. دفعتن تالبی که با پشتیبانی آمریکا بهوجود آمده بود، تروریست معرفی میشود و در کشورهای متحد آمریکا بحثهای تروریسم از دیدگاههای جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و حتی از چشمانداز فزیک، کیمیا و هندسهی فضایی راهاندازی میشود و آثار ارزشمندی به نشر میرسند و از همین گپها بسیار.
– آمریکای حقوقبشری از شب به صبح در افغانستانِ شهیدپرورِ ما که سنگ و خشت اش اللهاکبر میگوید و طفل ۹ ساله را به رسمِ رسول مقبول به لندهورِ شصتساله نکاح میکند و آنرا قانون طبیعی میداند، دموکراسی را نازل میکند. دموکراسی که با یک دلقک، یعنی کرزی، با یک بیخاصیت، یعنی عبدالله، با یک مداریِ لافوک و چِرچِری، یعنی غنی در همکاری با دموکراتهای جهادی مانند سیاف، محقق، مالمعطا، دوستم، فهیم، اللهگلِ مجاهد و دیگر جانیان تشکیل میشود، باید آدمی بسیار خر باشد که باور کند در افغانستان نظام دموکراسی از شکمِ بی۵۲ تولد شده، انهم کمک آمریکا تولد شده و اسم مبارکاش را جمهوری اسلامی گذاشته اند. بادا بادا مبارک بادا.
– نظر به مصاحبهی یکی از رهبرانِ خلق جالبان، استانکزی، همین دایهی مهربانتر از مادر، یعنی آمریکا از سال ۲۰۰۷ با جالبان، یعنی با تروریستان به میز مذاکره مینشیند، بیآنکه دولت دموکرات کشور سهمی در مذاکرات داشته باشد، پس از پانزدهسال گفتوگو، در سال ۲۰۲۲ دوهزار میمون، سوار بر موتورسیکلت از پاکستان حرکت میکنند و در ظرف کمتر از یک ماه تمام کشور را فتح کرده و دولت دموکرات با گویا اردوی ۳۵۰هزار نفری را سقوط میدهند و نور اسلام عزیز در سرتاسر مملکت تشعشع میکند.
– حالا آمریکای دموکراتپرور، جبههی متحد افغانستان را در آمریکا به وجود میآورد تا برای ما و جهان ثابت کرده باشد که شدیدن حامی دموکراسی، حقوق بشر و مخالف گوانتانامو است.
اینجاست که همان مستفاد مشهور یاد آدم میآید که:
هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد گه پیر و جوان شد
خود کوزه و خود کوزهگر و خود گِلِ کوزه خود رندِ سبوکش
خود بر سرِ آن کوزه خریدار برآمد بشسکت و روان شد
زندهباد جبههی متحد افغانستان در آمریکا!
زندهباد حقوقِ بشرِ آمریکایی!
زندهباد خری که به این مداریبازیها باور میکند!
حالا فهمیدید که اگر بیدل زنده میبود چرا نمیسرود که:
به پیری هم نفهمیدیم افسوس
که دنیا بازیِ طفلانهی کیست؟


یک پاسخ برای “احمقسازی هم هنر است!”
انسان های فروخته شده و مزدور هیچ وقت از مردم نمایندگی و دفاع کرده نمیتواند
لایکلایک