جبهه مردم افغانستان
(جما)
د افغانستان ولس جبهه
Afghanistan people’s front

پیمان بزرگ

به مهر و محبت، به عشق و وفا

به عشاق مفتون جانان قسم

به بلبل که شوریده از عشق گل

غزلخوان شده در گلستان قسم

به عفت، به عصمت،به شرم و حیا

به پاکیزه گی های دامان قسم

به فتح ظفر پیشه یی کامیاب

که بربوده گوی از حریفان قسم

به پایان هجران، به هنگام وصل

به بی تابی شوق یاران قسم

به فریاد نی بر لب آن شبان

که آتش زند در نیستان قسم

به سازی که زد مطربِ تر صدا

به وجد و به مستی مستان قسم

به عزم مریدی که بگشود چشم

شد از شیخ و مسجد گریزان قسم

چو دوری گزید از در خانقاه

به میخانه آمد شتابان قسم

به مشتی ریا کار نفرین کنان

بپیوست با جمع رندان قسم

چو پیمانه یی سر کشید ازشراب

شرابی که در تن دمد جان قسم

زد آتش همه دلق و سجاده را

سرا پای تن کرد عریان قسم

بجوش آمدش خون و مستانه گفت:

به یکرنگی پاکبازان قسم

که جان می سپارم سر کوی دوست

که در کوی او جان سپردن نکوست

به سرخی چشم تر مادران

به زردی رنگ یتیمان قسم

به ریش سفید ستم دیده پیر

به بخت سیاه غریبان قسم

به بیچاره مردی که با کار شاق

به سفره ندارد لب نان قسم

به آه شرر خیز آن بی گنه

که افتیده عمری به زندان قسم

به طفلان معصوم وی کز مرض

به مرگند دست و گریبان قسم

به چشم تر وسینهء پر ز آه

به سر چشمهء سیل و توفان قسم

به فقر و به رنج و به درد و به غم

به دل های زار و پریشان قسم

به یاران غمدیدهء خون جگر

به داغ دال سینه چاکان قسم

به خشم و به رحم و به آتش، به آب

به جود و مروت،به احسان قسم

به حرمان و حسرت به سوز و گداز

به فریاد و خشم دلیران قسم

که بار وفا تا به آخر برم

جدا گر شود از تنم هم سرم

به خورشید نورانی و تابناک

که هر سو شده پرتوافشان قسم

به مهتاب تابنده اندر سپهر

به استاره های درخشان قسم

به صبح و به شام و به روز و به شب

به عمری که باشد شتابان قسم

به لحظه،به ساعت، به هفته،به ماه

به سال و به قرن و به دوران قسم

به پائیز و سوزنده موسم ‐ تموز‐

به فصل بهار و زمستان قسم

به رعد و برق شتابان نفس

به ابر و به باد و به باران قسم

به دامان هندوکش مرد خیز

به این پرورش گاه شیران قسم

به رود خورشندهء هیرمند

به پامیر و تخت سلیمان قسم

به آموی عصیانگر و خشم گین

به امواج مست و خروشان قسم

به بلخ کهن، مادر شهر ها

که ویران شد از روزگاران قسم

به هرات پُر گوهر باستان

که باشد جلالش نمایان قسم

به غزنین و میراث فرهنگی اش

که گنجی ست پُر ارج و شایان قسم

به مرز و به بوم عزیز وطن

به این مامن رادمردان قسم

به آب و به خاک و به سنگ و گلشن

به دریا و کوه و بیابان قسم

به میهن پرستی هم میهنان

به شوریده گان وجوانان قسم

به قلب پر امید نسل جوان

به نومیدی خسته پیران قسم

که قلب ستمگر درد دشنه ام

به خون ستم پیشه گان تشنه ام

به غیرت،شجاعت ، تهور، ثبات

به ننگ و به ناموس و وجدان قسم

به آنان که جان را فدا کرده اند

به عزم و به همت، به ایمان قسم

به ایثار رزم آوران دلیر

به جانبازی قهرمانان قسم

به پیکار گاه نبرد بزرگ

به خونی که ریزد رفیقان قسم

زچشم حریفان خاین به خلق

به رازی که کردیم پنهان قسم

به اندیشهء سرخ مرد بزرگ

که ره را نماید نمایان قسم

به مهری که از مشرق انقلاب

بر آورده سر پرتو افشان قسم

به جوش و خروش دم رستخیز

به جنبش،به شورش،به عصیان قسم

به خلق، آفرینندهء زندگی

که تاریخ از آن برده فرمان قسم

به عالی ترین شاهکار طبیعت

به نام گرامی انسان قسم

به هرچه که زیبا و پاک و صفاست

به این باد سوگند و بر آن قسم

به پیمان و قولی که بستیم ما

به عهد و به قول و به پیمان قسم

که در امتحانگاه شمشیر وتیغ

فدا می کنم جان خود بی دریغ

زنده یاد داوود سرمد

یک پاسخ برای “پیمان بزرگ”

بیان دیدگاه